پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
37
1
2016
05
21
مدل سازی و بهینه سازی شرایط عملیاتی کندانسورهای واحد جداسازی اورانیم هگزافلوراید
1
16
FA
سید محمد
قریشی
دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی اصفهان
ghoreshi@cc.iut.ac.ir
هادی
شارع محمدی
دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی اصفهان
فاطمه
محمدی
دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی اصفهان
این پژوهش به منظور مدل سازی و بهینه سازی شرایط عملیاتی دوکندانسور از نوع پوسته ی لوله ی واحد جداسازی UF<sub>6</sub> با آرایش سری در مجتمع UCF اصفهان (شرکت سوخت رآکتورهای هسته ای) انجام گرفت. هدف این پژوهش، پیش بینی شرایط بهینه ی کارکرد به منظور کاهش میزان اورانیم خروجی به صورت برفک از سیستم کندانسور بود. این مهم با در نظر گرفتن شرایط تشکیل برفک در طول کندانسور برای بهبود پیش بینی مدل در خصوص متغیرهای با اهمیت از جمله خواص مخلوط گاز در حال چگالش، مقادیر UF<sub>6</sub> چگالشی و برفک خروجی از کندانسور انجام شده است. در این مدل سازی، هر یک از دو کندانسور مورد نظر از نوع پوسته ی لوله به حجم کنترل هایی با طول معین در جهت جریان گاز ورودی تقسیم شدند و معادلات موازنه ی جرم، انرژی و گشتاور در این محدوده برای گاز داخل پوسته ی کندانسورها تدوین شد. سپس دمای سطح UF<sub>6</sub> جامد چگالش یافته بر روی سطوح کندانسور، با روش حدس و خطا به دست آمد و بر این اساس پارامترهای انتقال جرم و حرارت در هر لحظه از زمان فرایند در طول کندانسور به دست آمد. مقایسه ی نتایج مدل با نتایج تجربی صنعتی ارائه شده در خصوص جرم چگالش یافته در کندانسور1 و 2 و خواص گاز خروجی از کندانسور2، بیان کننده ی دقت عمل بسیار بالای این مدل است. میانگین خطای <br />داده های به دست آمده در مدل سازی انجام شده نسبت به داده های صنعتی برای جرم چگالش یافته در کندانسور اول و دوم به ترتیب 1.39 و 2.24% است. در ادامه، تأثیر متغیرهای مؤثر در طول دوکندانسور با کاربرد مدل اثبات شده، بررسی شد. سرانجام با بررسی و تحلیل این متغیرها و تأثیر آن ها با استفاده از یک نرم افزار طراحی شده ی مدل سازی، شرایط عملیاتی بهینه در این نوع کندانسورها انتخاب شدند. در شرایط بهینه، دمای مایع خنک کننده ی ورودی (محلول آب- نمک) به کندانسور1 برابر با 10<sup>0</sup>C و سرعت بهینه ی گاز ورودی معادل m/s 0.09 به دست آمد.
اورانیم هگزافلوراید,چگالش,کندانسور,مدل سازی,بهینه سازی
https://jonsat.nstri.ir/article_101.html
https://jonsat.nstri.ir/article_101_ae567f0afe8edbcd1facf8cac7b68eb2.pdf
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
37
1
2016
05
21
استفاده از دزیمتر ترمولومینسانس 100-TLD برای اندازه گیری شاریدگی نوترون های حرارتی با روش پرتوزاسازی LiF
17
21
FA
فلامرز
ترک زاده
پژوهشکده ی کاربرد پرتوها، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
ftorkzadeh@aeoi.org.ir
محسن
چیت سازان مقدم
پژوهشکده کاربرد پرتوها، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای
پرویز
حسین خانی
پژوهشکده کاربرد پرتوها، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای
در این پژوهش برای اندازهگیری شاریدگی نوترون های حرارتی در قلب رآکتور تحقیقاتی تهران، ترمولومینسانس حاصل از پرتوزاسازی <sup>6</sup>Li موجود در دزیمتر TLD- 100استفاده شد. برای به دست آوردن پاسخ دزیمترها، نوترون های حرارتی قلب رآکتور تهران در گستره ی شاریدگی 10<sup>10</sup> تا n/cm<sup>2</sup> 10<sup>16</sup> تنظیم شد. در این روش، دز خودزای حاصل از پرتوزایی تریتیم که بعد از دوره ی کوتاه نگهداری بین 1 تا 3 روز، درون دزیمتر به وجود آمده است، برای اندازهگیری شاریدگی نوترون های حرارتی استفاده شد. بعد از عملیات حرارتی ویژه روی دزیمتر و تثبیت پاسخ آن و اندازهگیری کاهش حساسیت، نمودار رابطه ی خطی بین شاریدگی نوترون و دز خودزا در TLD- 100به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان دهنده ی بازهی اندازهگیری بیش تر، همچنین وسعت بیشتر دامنه ی بالای اندازهگیری شاریدگی نوترون های حرارتی نسبت به 600- TLD و وسعت بیشتر دامنه ی پایین نسبت به 700- TLD است.
شاریدگی نوترون حرارتی,ترمولومینسانس,واکنش 6Li(n,a)3H,پرتوزاسازی TLD
https://jonsat.nstri.ir/article_102.html
https://jonsat.nstri.ir/article_102_ca39d48b9eacb550f805d799ce5ccdf8.pdf
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
37
1
2016
05
21
تضعیف گامای پرانرژی ثانویه ی میدان نوترونی با بهره گیری از یک حفاظ کامپوزیتی تقویت شده ی بدون سرب
23
29
FA
سیدپژمان
شیرمردی
پژوهشکده ی کاربرد پرتوها، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای،
p_shirmardi@aut.ac.ir
روح اله
عادلی
مجتمع پژوهشی ایران مرکزی، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای
سید جواد
احمدی
پژوهشکده چرخه سوخت، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای
sjahmadi@yahoo.com
سعیده
مزینانی
پژوهشکدهی نانوفناورب، دانشگاه امیرکبیر
رزین اپوکسی، پلیمری گرماسخت است که علاوه بر مقاومت حرارتی و مکانیکی بالا، به دلیل قابلیت کاربری پیوسته در برابر تابشهای نوترون و گاما، بسیار مورد توجه صنعت هستهای قرار گرفته است. در حفاظ سازی یک میدان نوترونی، تولید فوتونهای پرانرژی گاما باید در نظر گرفته شود. به منظور تضعیف این فوتونها، از عناصری با عدد اتمی بالا در بستر پلیمری استفاده میشود. به دلیل مشکلات زیادی که حفاظهای سربی دارند، پژوهشها به سمت حفاظهای بدون سرب سوق پیدا کرده است. در این پژوهش با استفاده از روش مونتکارلو، قدرت تضعیف فوتونهای ثانویهی یک حفاظ پلیمری بر پایهی رزین اپوکسی تقویت شده با 5، 10 و 20 درصد وزنی از ریزذرات اکسید تنگستن و اکسید سرب بدون حضور جاذب نوترونی مطالعه شد. نتایج نشان میدهد در شرایط یکسان درصد وزنی، حفاظ کامپوزیتی تقویت شده با تنگستن میتواند قدرت حفاظ سازی بهتری حاصل نماید. افزایش بیشتر درصد وزنی مادهی تقویتکننده، ضمن افزایش وزن حفاظ کامپوزیتی، از قدرت حفاظ میکاهد.
میدان نوترونی,گامای ثانویه ی پرانرژی,اپوکسی,سرب,تنگستن,مونت کارلو
https://jonsat.nstri.ir/article_103.html
https://jonsat.nstri.ir/article_103_85c9f8e7afba967ca7dd247922128335.pdf
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
37
1
2016
05
21
جذب زیستی توریم (IV) از محلول های آبی با استفاده از پودر برگ چنار بومی پیش تیمار شده با کلسیم
30
41
FA
سعید
علمدار میلانی
پژوهشکده ی چرخه ی سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
salamdar@aeoi.org.ir
بهزاد
میانجی
پژوهشکدهچرخه سوخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای
امکان استفاده از جاذب زیستی پودر برگ درخت چنار بومی پیشتیمار شده با کلسیم برای جذب یونهای توریم (IV) از محلولهای آبی با در نظر گرفتن جنبههای تعادلی، سینتیکی، و ترمودینامیکی فرایند جذب در روش ناپیوسته مورد بررسی قرار گرفت. جذب توریم (IV) به وسیلهی پودر برگ درخت چنار بستگی به pH اولیهی محلول، مقدار جاذب، زمان تماس، غلظت اولیهی جذبشونده و دما داشت. فرایند جذب در غلظت اولیهی بررسی شدهی توریم (IV)، از مدل شبه مرتبهی دوم پیروی نمود (R<sup>2</sup>=0.9957) . دادههای جذب به خوبی با همدمای لانگمویر در مقایسه با همدماهای فروندلیچ و دوبینین- رادشکویچ توصیف شدند. ظرفیت جذب بیشینهی زیست جاذب برای توریم (IV) به وسیلهی همدمای لانگمویر در 25<sup>0</sup>C و pH برابر با 3.5، برابر mg g<sup>-1</sup> 200 برآورد شد. پارامترهای ترمودینامیکی محاسبه شده نشان داد که جذب زیستی توریم (IV) بر روی پودر برگ درخت چنار بومی پیشتیمار شده با کلسیم، در دماهای بررسی شده، فرایندی ممکن، خودبهخود و گرماگیر است. همچنین امکان بازیابی زیست توده پس از 5 چرخهی جذب- واجذب بررسی شد و ظرفیت جذب، تنها حدود 20% کاهش یافت.
جذب زیستی,توریم (IV),پودر برگ چنار بومی,پیش تیمار شده با کلسیم,هم دماهای جذب,سینتیک
https://jonsat.nstri.ir/article_104.html
https://jonsat.nstri.ir/article_104_530e371eded9f50ac835d8eb072224b0.pdf
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
37
1
2016
05
21
تأثیر ساختار لیگاندهای بازشیف نشانده شده بر روی نانوسیلیکا در بهبود میزان حذف یون توریم از محلول آبی
42
51
FA
زهرا
شیری یکتا
پژوهشکده ی چرخه ی سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
zshiri@aeoi.org.ir
عبدالرضا
نیلچی
پژوهشکده چرخه سوخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
یکی از مهمترین مسائل ایمنی و چالشهای اصلی کشورهای دارای فنآوری هستهای، یافتن راهی برای کنترل مواد پرتوزای موجود در پسماندهای هستهای است. توریم یکی از این عناصری است که باید در پسماند هستهای مدیریت شود. در این مطالعه، از جاذبهای نانوسیلیکای اصلاح شده با لیگاندهای بازشیف سالسیل آلدهید پروپیل تری اتوکسی سیلان (L<sub>1</sub>) و پیریدیل متیلیدین پروپیل تری اتوکسی سیلان (L<sub>2</sub>) جهت بهبود جذب یون توریم استفاده شدهاند. به همین منظور، علاوه بر بررسی اثر ساختار لیگاند به کار برده شده، تأثیر متغیرهای مختلفی از جمله pH، زمان تماس و میزان جاذب، بررسی و شرایط بهینه برای عملکرد مطلوب مبادلهکننده تعیین گردید. نتایج نشان داد که جاذب اصلاح شده با لیگاند L<sub>1</sub> عملکرد بهتری را از این جهت فراهم<br /> میآورد.
نانوسیلیکا,جذب,لیگاند بازشیف,توریم
https://jonsat.nstri.ir/article_105.html
https://jonsat.nstri.ir/article_105_043952a8a57236a9cd88575545942275.pdf
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
37
1
2016
05
21
نشان دارسازی و بررسی زیستی کمپلکس های نشان دار زولدرونیک اسید با Sm153 و Yb175
52
61
FA
امیررضا
جلیلیان
پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی ایران،
ایوب
آقانژاد
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران
علی
بهرامی سامانی
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی
asamani@aeoi.org.ir
نسیم
وحیدفر
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای،سازمان انرژی اتمی ایران
صدیقه
مرادخانی
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران
smoradkhani@nrcam.org
مصطفی
عرفانی
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران
تهیه و تولید عوامل تسکیندهندهی درد استخوان برای بیمارانی که در مراحل نهایی سرطان قرار دارند، به طور روز افزونی در حال گسترش است. زولدرونیک اسید ](1-هیدروکسی-2-ایمیدازول-1-ایل- فسفونواتیل) فسفریک اسید مونو هیدرات[ نشاندار شده با <sup>153</sup>Sm و <sup>175</sup>Yb میتواند به عنوان عوامل درمانی بالقوه جهت درمان تسکینی استخوان استفاده شود. در این مطالعه، کمپلکسهای زولدرونیک اسید-<sup>153</sup>Sm و زولدرونیک اسید-<sup>175</sup>Yb با استفاده از لیگاند تجاری زولدرونیک اسید، به ترتیب <sup>175</sup>YbCl<sub>3</sub><sup>153</sup>SmCl<sub>3</sub>در دمای 60<sup>0</sup>C تهیه شدند. <sup>153</sup>SmCl<sub>3</sub> و <sup>175</sup>YbCl<sub>3</sub>از طریق تابش نوترون حرارتی (n. cm<sup>-2</sup> .s<sup>-1</sup> 4*10<sup>13</sup>) به اکسید فلزی طبیعی به دست آمدند. خلوص رادیوشیمیایی کمپلکسهای زولدرونیک اسید-<sup>153</sup>Smو زولدرونیک اسید-<sup>175</sup>Ybبه روش RTLC و HPLC بررسی گردیدند. مطالعات پایداری در حضور سرم انسانی و تست اتصال به هیدروکسی آپاتیت انجام شدند (بیش از 97%). مطالعات توزیع بافتی در موش سوری برای کمپلکسهای زولدرونیک اسید-<sup>153</sup>Sm و <sup>175</sup>YbCl<sub>3</sub> به مدت 2 تا 48 ساعت و برای کمپلکس زولدرونیک اسید-Yb<sup>175</sup> و <sub>3</sub>YbCl<sup>175 </sup>طی 2 تا 96 ساعت پس از تزریق انجام گردید. بیشترین تجمع در بافت استخوانی برای زولدرونیک اسید-<sup>153</sup>Smحدود 4% بود که 48 ساعت پس از زمان تزریق به دست آمد. همچنین برای زولدرونیک اسید-<sup>175</sup>Yb، بیشترین مقدار تجمع در بافت استخوانی حدود 10% بود که 48 ساعت پس از زمان تزریق به دست آمد. با بررسیهای انجام شده برای هر دو کمپلکس، خلوص رادیوشیمیایی بالا و پایداری قابل قبول در حضور سرم انسانی به دست آمد. با این وجود، کمپلکسهای تهیه شده در این پژوهش به دلیل جذب بیش از حد در کبد که احتمالاً به دلیل شکستن ساختار ترکیبات در بدن و رهاسازی فلز آزاد یا تولید کلوئیدهای ناخواسته برای بررسیهای انسانی مناسب نمیباشند.
زولدرونیک اسید نشان دار,153Sm,175Yb,عامل تسکین دهندهی درد استخوان,پراکنش زیستی
https://jonsat.nstri.ir/article_106.html
https://jonsat.nstri.ir/article_106_919cfcb21ac8555523c0d1b4b9e2b201.pdf
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
37
1
2016
05
21
تعیین نیمه تحلیلی پارامتر تعادلی شفرانف در پلاسمای توکامک دماوند
62
71
FA
احسان اله
نوری
0000-0001-8789-6679
پژوهشکده ی فیزیک پلاسما و گداخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای،
ehssan.noori@gmail.com
یحیی
صادقی
0000-0003-4896-8451
پژوهشکده فیزیک پلاسما و گداخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
ysadeghi@aeoi.org.ir
حسن
مهدیان
دانشکدهی فیزیک، دانشگاه خوارزمی
mehdian@khu.ac.ir
استفاده از معادله<strong></strong>ی گراد- شفرانف در بررسی شرایط تعادل پلاسمای محصورسازی مغناطیسی کاربرد فراوانی دارد. در توکامک<strong></strong>هایی که در رژیم گرمایشی اُهمی قرار دارند، می<strong></strong>توان معادلهی گراد- شفرانف را برحسب پارامتر عکس نسبت تصویر بسط داد و مرتبهی اول تابع شار قطبی را به دست آورد. سپس مرتبهی اول مؤلفه<strong></strong>های قطبی و شعاعی میدان مغناطیسی قطبی نیز به دست می<strong></strong>آیند. با استفاده از میدان مغناطیسی قطبی، امکان محاسبهی پارامتر تعادلی شفرانف به صورت نیمه تحلیلی وجود دارد. در این پژوهش، مرتبهی اول میدان مغناطیسی قطبی تعیین و با توجه به داده<strong></strong>های تجربیِ شماری از پروبهای مغناطیسی قطبی تعبیه شده در توکامک دماوند، پارامتر تعادلی شفرانف محاسبه شده است.
تعادل پلاسما,معادله ی گراد- شفرانف,توکامک دماوند
https://jonsat.nstri.ir/article_107.html
https://jonsat.nstri.ir/article_107_a6be9a984343934c0f9b1546df649ccf.pdf
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
37
1
2016
05
21
ایمن سازی میگو در برابر ویروس عامل سندرم لکه ی سفید (WSSV) با آنتی ژن ویبریوپاراهمولیتیکوس تابش دهی شده
72
79
FA
مرضیه
حیدریه
پژوهشکده ی کشاورزی هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای،
mheidarieh@nrcam.org
فرحناز
معتمدی سده
پژوهشکدهی کشاورزی هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مهدی
سلطانی
0000-0002-5367-7133
گروه بهداشت و بیماریهای آبزیان، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران
msoltani@ut.ac.ir
محمد
افشار نسب
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی
سعید
رجبی فر
پژوهشکدهی کشاورزی هستهای، پزوهشگاه علوم و فنون هستهای
صنعت پرورش میگو در کشور به ویژه در مناطق جنوبی از اهمیت اقتصادی خاصی برخوردار است. اما این صنعت با مشکلات متعددی مانند شیوع بیماریهای باکتریایی و ویروسی روبهرو است که از جملهی آنها میتوان به خسارت ناشی از بروز بیماریهای ویبریوزیس و سندرم لکهی سفید در میگو اشاره نمود. بنابراین با توجه به ضرورتِ یافتن راههای پیشگیری از بروز این بیماریها در مزارع پرورش میگو، در این پژوهش میزان ایمنی ایجاد شده توسط آنتیژن پرتوی ویبریو (باکتری غیرفعال شده با پرتو گاما) در برابر ویروس زندهی عامل سندرم لکهی سفید در میگو مطالعه شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که باکتری ویبریو غیرفعال شده با پرتو گاما میتواند به عنوان آنتیژن پرتوی، باعث ایجاد پاسخ ایمنی در برابر ویروس زندهی عامل سندرم لکهی سفید در میگو شود به طوری که این موضوع منجر به کاهش قابل توجه در میزان تلفات میگوهای گروه ایمنسازی شده نسبت به گروه کنترل مثبت پس از انجام عملیات روبهروسازی با ویروس زندهی سندرم لکهی سفید شد (0.05>P). یافتههای به دست آمده از این پژوهش میتواند زمینهای مناسب برای انجام مطالعات تکمیلی برای ساخت واکسن ویبریو پرتوی و همچنین مواد باکتریایی محرک سیستم ایمنی (ادجوانت باکتریایی- ویبریو) را در میگو فراهم سازد.
ویبریوپاراهمولیتیکوس,تابشدهی,میگو,ویروس سندرم لکهی سفید,پاسخ ایمنی,آنتی ژن پرتوی
https://jonsat.nstri.ir/article_108.html
https://jonsat.nstri.ir/article_108_614d31d4194ebe1f1d73643285d5e7b3.pdf
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
37
1
2016
05
21
بررسی امکان استفاده از ترکیب عناصر سرب، تنگستن و باریم به منظور افزایش بازده ی روپوش های محافظ در تضعیف پرتوهای ایکس محدوده ی تشخیصی به وسیله ی کد MCNP
80
86
FA
حسن
یوسف نیا
پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی ایران،
hasan.usefnia@gmail.com
محمود رضا
اکبری
بخش مهندسی هستهای، دانشکدهی مهندسی مکانیک، دانشگاه شیراز
سمیرا
سرشوق
بخش مهندسی هستهای، دانشکدهی مهندسی مکانیک، دانشگاه شیراز
سیمین
مهدیزاده
مرکز تحقیقات تابش، دانشگاه شیراز
سمانه
ذوالقدری
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران
szolghadri@aeoi.org.ir
محمد
قنادی مراغه
0000-0002-3370-1810
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران
mghanadi@aeoi.org.ir
در این پژوهش، به منظور کاهش وزن و افزایش بازدهی روپوشهای محافظتی در تضعیف پرتوهای ایکس محدودهی تشخیصی، استفاده از عناصر تنگستن و باریم در ترکیب با سرب، مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا دستگاه پرتو ایکس مستقر در مرکز تحقیقات تابش دانشگاه شیراز با استفاده از کد MCNP4C شبیهسازی شد و طیف خروجی پرتوهای ایکس ترمزی و مشخصهی دستگاه به دست آمد. به منظور بررسی صحت شبیهسازی انجام شده با کد مونتکارلو، خروجی به دست آمده از این کد با خروجی حاصل از نرمافزار شبیهساز طیف، پردازشگر طیف (SP)، مقایسه گردید. با استفاده از کد MCNP4C، نمونههای با ابعاد10cm ×10cm از روپوش حفاظتی به جرمهای 86.5، 81.5 و 70g، حاوی درصدهای مختلف از عناصر سرب، تنگستن و باریم، در مسیر طیف شبیهسازی شده قرار داده و ضریب تضعیف پرتو آنها محاسبه شدند. نتایج نشان دادند که ترکیبات با درصد 23، 42 و 35 و همچنین 17، 48 و 35 به ترتیب برای مواد سرب، باریم و وینیل، بهبود تضعیف 46% را نسبت به حالت استفاده از سرب خالص در پی خواهد داشت.
روپوش محافظ,پرتو ایکس,محدوده ی تشخیصی,کد MCNP4C,نرم افزار پردازش گر طیف
https://jonsat.nstri.ir/article_109.html
https://jonsat.nstri.ir/article_109_4b2f88cdc5226e2e3c287ec50ce056b7.pdf
پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
مجله علوم و فنون هسته ای
1735-1871
2676-5861
37
1
2016
05
21
مطالعهی عوامل مؤثر در افزایش عمر و بازدهی تولید انرژی قرص سوخت هستهای UO2
87
99
FA
رفیع علی
رحیمی
پژوهشکده ی مواد، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی ایران،
rafialirhm71@gmail.com
مژگان
ایروانی
پژوهشکدهی مواد، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران
محمد
محمدیفر
پژوهشکدهی مواد، پزوهشگاه علوم و فنون هستهای
مرضیه
فرهمند
شرکت سوخت رآکتورهای هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران
هنگامیکه قرص سوخت هستهای درون غلاف و رآکتور قرار میگیرد، برخی از اتمهای اورانیم شروع به شکافت هستهای میکنند. در نتیجه تعداد اتمهای حاصل بیشتر از اتمهای شکافته شده میشود. محصولات جامد تولید شده مشکل زیادی ایجاد نمیکنند، اما محصولات گازی ضمن تورم قرص به فضای خالی بین قرص- غلاف نیز منتقل میشوند. این رفتار موجب تخریب غلاف و کاهش ایمنی رآکتور میشود. بنابراین بهتر است قبل از شروع واقعه، غلاف را از رآکتور بیرون آورد. برای بازدهی مناسب تلاش میکنند مدت زمان استفاده از قرص را افزایش داده و حداکثر انرژی را از قرص بگیرند. به همین منظور، مشکلات و موانع آن را شناسایی کرده و با انجام اصلاحاتی، کارآیی قرص سوخت هستهای را افزایش دادهاند. این پژوهش، مروری بر فعالیتهای انجام شده در دنیا در زمینهی شناخت مشکلات و موانع و راهکارهای ارائه شده برای اصلاح رفتار قرص سوخت هستهای است. نتایج این بررسی نشان میدهد که از مهمترین ویژگیهای مؤثر در افزایش عمر و بازدهی تولید انرژی قرص سوخت هستهای، بزرگی اندازهی دانه همراه با تخلخلهای بیندانهای با اندازهی کنترل شده و خواص خزشی و هدایت حرارتی مناسب آنها هستند.
: قرص سوخت هسته ای,بازده,دانه ی بزرگ
https://jonsat.nstri.ir/article_110.html
https://jonsat.nstri.ir/article_110_41ae3ee5c778e0044cd30150853963f6.pdf