پژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136120150522Investigation of effective parameters on thorium adsorption by nanohybrid adsorbent of polyvinyl alcohol/ titanium oxide functionalized with amine groupsبررسی پارامترهای مؤثر بر جذب توریم به وسیلهی نانوجاذب ترکیبی پلیوینیل الکل/ تیتانیم اکسید عاملدار شده با گروه عاملی آمین11461FAسعیدعباسی زادهدانشکده ی مهندسی شیمی، دانشگاه تهران، صندوق پستی: 4563-11155، تهران ـ ایرانعلیرضاکشتکارپژوهشکده ی چرخه ی سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 8486-11365، تهران ـ ایرانسیدمحمدعلیموسویاندانشکده ی مهندسی شیمی، دانشگاه تهران، صندوق پستی: 4563-11155، تهران ـ ایرانJournal Article20160807In this study, an adsorbent material of poly vinyl alcohol (PVA)/ titanium oxide (TiO2)/ amino-propyltriethoxysilane (APTES) was synthesized by the casting method. The FTIR spectra indicated that PVA/TiO2/APTES nanohybrid adsorbent was functionalized by amine groups. The SEM analysis also showed that the TiO2 nanoparticles were dispersed well on the adsorbent surface. Several influential variables such as TiO2 content, APTES content, pH, contact time, initial concentration and temperature were studied in a sorption batch mode. The optimum conditions for thorium were specified in 20%W of TiO2, 10%W of APTES, within the contact time of 5 hours, adsorbent dose of 1 g/L, temperature of 45°C and pH of 5. The kinetic data were fitted to pseudo-first-order, pseudo-second-order and double-exponential models. Based on the results, the double-exponential model described the experimental data well. Three isotherm models, namely Freundlich, Langmuir and Dubbinin-Radushkevich were used for analysis of the equilibrium data. Based on the results, the Freundlich isotherm was better than other isotherms. The maximum adsorption capacity of the nanohybrid for thorium was 43.7 mg/g. Calculation of thermodynamic parameters showed that the nature of thorium sorption onto the nanohybrid was endothermic and spontaneous. The change of adsorption capacity after five sorption- desorption cycles was less than 20%. <br /> در این پژوهش، نانوجاذب ترکیبی پلیوینیل الکل (PVA)/ تیتانیم اکسید (2TiO)/ آمینو پروپیلتری اتوکسی سیلان (APTES) به روش اختلاط ذرات اکسید فلزی اصلاح شده با گروههای آمین در ماتریس پلیمری، با عملیات ریختهگری تهیه شد. طیفسنجی تبدیل فوریهی زیرقرمز (FTIR) نشان داد که جاذب تهیه شده به خوبی با گروه عاملی آمین اصلاح شده بود. تحلیل میکروسکوپی الکترون پویشی (SEM) نشان داد که نانوذرات تیتانیم اکسید به خوبی در سطح جاذب پراکنده شده بود. تأثیر مقدارهای 2TiO، APTES، pH، زمان تماس، مقدار جاذب، غلظت اولیهی محلول توریم و دما در سیستم جذب ناپیوسته مورد بررسی قرار گرفت. شرایط بهینهی جذب توریم به وسیلهی نانوجاذب ترکیبی /APTES2PVA/TiO، %20 وزنی 2TiO، %10 وزنی APTES، زمان تماس 5 ساعت، مقدار جاذب 1 گرم بر لیتر، دمای 45 درجهی سانتیگراد و pH برابر 5 به دست آمد. دادههای سینتیکی با مدلهای سینتیکی شبه مرتبهی اول، شبه مرتبهی دوم و دونمایی برازش شد. از بین مدلهای به کار گرفته شده، مدل دونمایی از دو مدل دیگر بهتر بود. سه مدل همدمای فروندلیچ، لانگمویر و دوبنین- رادشکویچ برای توصیف دادههای تعادلی بررسی شد. مدل فروندلیچ تطابق بهتری نسبت به دو مدل دیگر با دادههای تعادلی داشت. ظرفیت جذب بیشینهی توریم 7/43 میلیگرم بر گرم به دست آمد. مقدارهای محاسبه شدهی پارامترهای ترمودینامیکی نشان داد که جذب توریم به وسیلهی نانوجاذب ترکیبی /APTES2PVA/TiO خودبهخودی و گرماگیر است. همچنین مشاهده شد که تغییر ظرفیت جذب بعد از پنج دور جذب- واجذب کمتر از 20 درصد بود. <br /> https://jonsat.nstri.ir/article_61_600f46860999e8e690745c3f0e522d3c.pdfپژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136120150522Comparison of LaBr3:Ce and NaI(Tl) scintillation detectors by using MCNP 4C code and experimental daمقایسهی آشکارسازهای سوسوزن :Ce3LaBr و NaI(Tl) با استفاده از دادههای تجربی و شبیهسازی باکد MCNP 4C152362FAرضاباقریپژوهشکده ی چرخه ی سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 8486-11365، تهران ـ ایرانسید پژمانشیرمردیپژوهشکده ی چرخه ی سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 8486-11365، تهران ـ ایرانمحمدقنادی مراغهپژوهشکده ی چرخه ی سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 8486-11365، تهران ـ ایرانحسینآفریدهدانشکده ی مهندسی انرژی و فیزیک، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، صندوق پستی: 4413-15875، تهران ـ ایرانJournal Article20160807Both of the LaBr3:Ce and NaI(Tl) detectors are inorganic scintillators that due to their high light output rate in comparison with organic scintillators and almost other inorganic scintillators are significant. In this research, experimental data for identical measurement of the sealed button sources with both detectors in the presence and absence of the shield were compared with the simulation data by using MCNP 4C code for the crystals of detectors. The obtained results from the radioactive sealed button sources measurements represented that for low energy gamma rays there are noticeable differences between the experimental and simulation data and that is highly due to non-negligible and effective attenuation of these low energy gamma rays in passing through the window and the shield of detectors included the crystals. The high energy gamma rays simulation data are, however, in agreement with the experimental observations. Also, all the simulation data as well as the experimental measurents showed that the efficiency of the LaBr3:Ce detector is higher than that of the NaI(Tl) detector. The simulation results for the shielded button sources are also in agreement with the experimental data in most ranges of gama energies. <br /> آشکارسازهای :Ce3LaBr و NaI(Tl) دو نوع آشکارساز سوسوزن معدنی هستند که به دلیل مقدار بالای نور خروجیاشان در مقایسه با سوسوزنهای آلی و تقریباً سایر سوسوزنهای معدنی مورد توجه هستند. در این کار پژوهشی نتایج تجربی اندازهگیری و شمارش چشمههای پرتوزا با و بدون حفاظ با نتایج شبیهسازی برای بلورهای هر دو آشکارساز با کد MCNP 4C مقایسه شد. نتایج به دست آمده از اندازهگیری چشمههای پرتوزای صفحهای به وسیلهی این دو آشکارساز نشان داد که برای پرتوهای گامای انرژی- پایین اختلاف قابل ملاحظهای بین نتایج شبیهسازی و نتایج تجربی وجود دارد که عمدتاً ناشی از تضعیف غیر قابل اغماض و تأثیرگذار در عبور از پنجره و جعبهی خود آشکارسازها است. با وجود این، برای پرتوهای گامای انرژی- بالا نتایج شبیهسازی با نتایج تجربی همخوانی قابل قبولی دارد. همچنین نتایج شبیهسازیها نشان داد که همانند نتایج تجربی، بازده آشکارسازی سوسوزن :Ce3LaBr از سوسوزن NaI(Tl) بیشتر است. نتایج شبیهسازی برای چشمههای صفحهای همراه حفاظ نیز همخوانی قابل قبولی با دادههای تجربی در اکثر انرژیهای پرتو گاما داشت. <br /> https://jonsat.nstri.ir/article_62_5d78c29ef728af26bf4b3710b4fea96b.pdfپژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136120150522Synthesis and characterization of Nb3Sn intermetallic compound by mechanical alloying and heat treatmentساخت و مشخصهیابی ترکیب بینفلزی Sn3Nb با استفاده از روش آلیاژسازی مکانیکی و آمایش گرمایی243263FAمریمطغیانی مورنانیپژوهشکده ی مواد، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 1589-81465، اصفهان ـ ایراناحمدنوزادپژوهشکده ی مواد، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 1589-81465، اصفهان ـ ایرانمحسناسدی اسدآبادپژوهشکده ی مواد، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 1589-81465، اصفهان ـ ایرانJournal Article20160807Nb<sub>3</sub>Sn superconductor compound is the most widely used material for generating magnetic fields above 10T. But, this intermetallic compound is obtained by thermal reactions at high temperatures (>2000°C). Therefore, in recent years the researchers have investigated the processes that permit the formation of the Nb<sub>3</sub>Sn superconducting phases at lower temperatures (<1000°C). The aim of this study was preparation of nanocrystalline Nb<sub>3</sub>Sn intermetallic compound using mechanical alloying and heat treatment at low temperature. The phase transitions of milled powder before and after the heat treatment were characterized using X-ray diffractometry (XRD). The microstructural analyses were performed using scanning electron microscopy (SEM) and transmission electron microscopy (TEM). The grain size and lattice strain were calculated using the Williamson-hall method. During the milling, mechanical alloying of Nb-Sn elemental powders resulted in the formation of a solid solution, while the heat-treatment led to the formation of Nb<sub>3</sub>Sn phase. The results showed that Nb<sub>3</sub>Sn XRD peaks appeared after the heat treatment at 600°C for the powder milled for 10h. <br /> <br /> ترکیب ابررسانی Sn3Nb به صورت گسترده در تولید میدانهای مغناطیسی بالای 10 تسلا مورد استفاده قرار میگیرد، اما این ترکیب بینفلزی از طریق واکنش گرمایی در دماهای بالای ◦C2000 به دست میآید. بنابراین در سالهای اخیر پژوهشگران به بررسی فرایندهایی پرداخته-اند که منجر به شکلگیری فازهای ابررسانای Sn3Nb در دماهای پایینتر از ◦C1000 میشود. هدف این پژوهش تهیهی ترکیب نانوبلوری بینفلزی Sn3Nb از طریق آلیاژسازی مکانیکی و آمایش گرمایی متعاقب در دماهای پایین بود. بررسی تغییرهای فازی پودر آسیاب شده، قبل و بعد از آمایش گرمایی به وسیلهی پراشسنجی پرتو ایکس (XRD) انجام شد. تجزیههای ریزساختاری با استفاده از میکروسکوپ الکترون روبشی (SEM) و میکروسکوپ الکترون عبوری (TEM) به انجام رسید. اندازهی دانه و کرنش شبکه با استفاده از روش ویلیامسون- هال محاسبه شد. در طول فرایند، آسیابکاری پودرهای نیوبیم- قلع به شکلگیری یک محلول جامد منجر شد، در حالیکه آمایش گرمایی باعث شکلگیری فاز Sn3Nb شد. نتایج نشان داد که قلههای پراش پرتو ایکس مربوط به ترکیب Sn3Nb پس از آمایش گرمایی پودر آسیاب شده، به مدت 10 ساعت در دمای ◦C600، ظاهر شد. <br /> https://jonsat.nstri.ir/article_63_c48fc59175a517aa4ed39590e04d2ade.pdfپژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136120150522Adsorptive remval of heavy metals from Esfahan uranium conversion facility (UCF) wastewater by bagass impregnated with magnetic nanoparticlesحذف جذبی فلزهای سنگین از پسآب تأسیسات فراوری شیمیایی اورانیم اصفهان با تفالهی نیشکر آلاییده شده با نانوذرات مغناطیسی334364FAسعیدعلمدار میلانیپژوهشکده ی چرخه ی سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 8486-11365، تهران ـ ایرانکاوهدارابیگروه مهندسی معدن، دانشکده ی فنی و مهندسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، صندوق پستی: 143-14115، تهران ـ ایرانبهزادمراغه میانجیپژوهشکده ی چرخه ی سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 8486-11365، تهران ـ ایراناحمدامراله ابهریپژوهشکده ی چرخه ی سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 8486-11365، تهران ـ ایرانJournal Article20160807 The adsorptive removal of heavy metals (U, Ni and Cu) from Esfahan Uranium Conversion Facility (UCF) wastewater was studied in the laboratory by means of batch method using a magnetic biosorbent composed of nanoparticles of magnetite coverd with sugarcane bagas. The findings indicated that the prepared magnetic biosorbent is suitable for the removal of heavy metals. Furthemore, pH of 5 and equilibrium time of 90 min were adequate to set out the optimum condition of heavy metal biosorption process. The kinetic data were fitted well to a pseudo-second-order rate equation. On the other hand, the results showed that biosorption capacity is decreased by increasing the biosorben dosage. The FT-IR analysis of the adsorbent before and after entering into the contact with wastewater showed that functional groups of hydroxyl, carboxyl and amine have the most important role in the heavy metal biosorption. <br /> <br /> <br /><strong><em> </em></strong>جذب زیستی فلزهای سنگین از پسآب تأسیسات فراوری شیمیایی اورانیم اصفهان با استفاده از «زیستجاذب مغناطیسی» متشکل از تفالهی نیشکر آلاییده شده با نانوذرات منیتیت (4O3Fe) و بهینهسازی پارامترهای فرایندی آن به روش ناپیوسته مورد بررسی آزمایشگاهی قرار گرفت. نتایج جذب نشان داد که زیستجاذب مغناطیسی تهیه شده عملکرد خوبی در جذب یونهای فلزهای سنگین (U، Ni و Cu) دارد. علاوه بر آن pH حدود 5 و زمان تماس 90 دقیقه به عنوان شرایط بهینهی فرایند جذب زیستی یونهای سنگین به دست آمد. همچنین دادههای سینتیکی با معادلهی سرعت شبه مرتبهی دوم به خوبی برازش شدند. از طرف دیگر، با افزایش مقدار زیست توده، ظرفیت جذب کاهش یافت. بررسی نتایج طیفسنجی تبدیل فوریهی زیرقرمز قبل و بعد از تماس جاذب با پسآب نشان داد که در جذب فلزهای سنگین از پسآب، بیشترین نقش از آنِ گروههای عاملی هیدروکسیل، کربوکسیل و آمین روی جاذب بوده است. <br /> https://jonsat.nstri.ir/article_64_2f4a946c1fb96db6d5de68fb3fc95817.pdfپژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136120150522Design, construction and optimization of Thomson parabola spectrometer as a diagnostic tool in plasma focus deviceطراحی، ساخت و بهینهسازی طیفسنج سهموی تامسون به عنوان یک ابزار تشخیصی برای یونها در دستگاه پلاسمای کانونی445065FAمحسننیکبختگروه کاربرد پرتوها، دانشکده ی مهندسی هسته ای، دانشگاه شهید بهشتی، صندوق پستی: 1983963113، تهران ـ ایرانبهجتقاسمیگروه کاربرد پرتوها، دانشکده ی مهندسی هسته ای، دانشگاه شهید بهشتی، صندوق پستی: 1983963113، تهران ـ ایرانفریدونعباسی دوانیگروه کاربرد پرتوها، دانشکده ی مهندسی هسته ای، دانشگاه شهید بهشتی، صندوق پستی: 1983963113، تهران ـ ایرانبابکشیرانی بیدآبادیگروه کاربرد پرتوها، دانشکده ی مهندسی هسته ای، دانشگاه شهید بهشتی، صندوق پستی: 1983963113، تهران ـ ایرانغلامرضااطاعتیگروه کاربرد پرتوها، دانشکده ی مهندسی هسته ای، دانشگاه شهید بهشتی، صندوق پستی: 1983963113، تهران ـ ایرانJournal Article20160807 One of the main requirements in plasma focus researches is determination of the type and energy range of the produced ions in order to use them in applications and theoretical research activities. Furthermore, Thomson Parabola Spectrometer (TPS) is a very useful tool for measuring ion energy spectrum in a complex radiation field. At first, a typical TPS was built and tested. Then due to bugs in the prototype, a new TPS was designed and constructed with more accuracy and resolution. Some experiments were performed on the two different plasma focus devices by both spectrometers. The results of the new device showed a good performance in separating ions. The two types of CST and SRIM software were used to simulate different parts of this device. The results of the simulations and experiments showed a good agreement and the reliability of CST software for ion beam transport in TPS systems. CST enables us to set the parameters of the system before an experiment and also to diagnose the ions after the experiment. <br /> یکی از نیازهای اصلی در پژوهشهای پلاسمای کانونی، اندازهگیری نوع و محدودهی انرژی یونهای تولیدی در این دستگاه به منظور استفاده از یونهای حاصل در کاربردهای عملی یا پژوهشهای نظری بر روی دستگاه پلاسمای کانونی است. همچنین در سایر حوزهها که اندازهگیری طیف انرژی یونها در میدانهای آمیختهی پرتویی مورد نیاز است، طیفسنج سهموی تامسون ابزاری بسیار پرکاربرد است. در این پژوهش ابتدا یک نمونه طیفسنج سهموی ساخته شده و مورد آزمایش قرار گرفت. سپس با توجه به ایرادهای موجود در نمونهی اولیه، طیفسنج تامسون جدیدی طراحی و ساخته شد که امکان اندازهگیری دقیقتر و با قدرت تفکیک بهتر را فراهم کرد. با هر دوی این طیفسنجها آزمایشهایی در شرایط مختلف روی دو دستگاه پلاسمای کانونی مختلف انجام شد. نتایج، عملکرد مناسب طیفسنج در جداسازی یونها برای طیفسنجی را نشان داد. در این پژوهش از نرمافزارهای CST و SRIM برای شبیهسازی قسمتهای مختلف دستگاه استفاده شد. در نهایت مقایسه-ای بین نتایج حاصل از ترابرد باریکه با نرمافزار CST و نتایج به دست آمده در آزمایشها به انجام رسید که نشاندهندهی قابل اطمینان بودن این نرمافزار در ترابرد باریکهی یونی در سیستم طیفسنج تامسون است و همچنین این نرمافزار میتواند به عنوان ابزاری برای تنظیم پارامترهای دستگاه قبل از انجام آزمایش و شناسایی یونها بعد از انجام آزمایش به کار گرفته شود. <br /> <br /> https://jonsat.nstri.ir/article_65_62937b71f6483a9e6bf63889d6c776d3.pdfپژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136120150522Study of strand breaks induced by direct effects of monoenergetic electrons in B conformation of genetic material of living cells by using Geant4مطالعهی شکستهای ایجاد شده به وسیلهی اثرهای مستقیم الکترونهای تکانرژی در صورتبندی B مولکول DNA با استفاده از کد Geant4515966FAفریدسمسارهاپژوهشکده ی کاربرد پرتوها، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 3486-11365، تهران ـ ایرانغلامرضارئیس علیپژوهشکده ی کاربرد پرتوها، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 3486-11365، تهران ـ ایرانبهرامگلیاییمرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک (IBB)، دانشگاه تهران، صندوق پستی: 1384-13145، تهران ـ ایرانحسینخلفیپژوهشکده ی کاربرد پرتوها، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 3486-11365، تهران ـ ایرانJournal Article20160807 In this study, DNA damage and statistics of hit in any compartments of B-DNA conformation of genetic material of living cells, induced by monoenergetic electrons, have been studied using Monte Carlo Geant4 (Geometry and tracking 4)-DNA toolkit. Simple 34 bp segments of B-DNA conformation, repeated randomly in high number, and monoenergetic electrons (1-20 keV) have been simulated in a volume of typical animal cell nucleus. The average yields of single strand and double strand damage for this energy range of electrons were 24.6 Gy-1Gbp-1 and 0.295 Gy-1Gbp-1, respectively. The highest hit efficiency is for phosphodiester volume of B-DNA model and the most single strand break damage yield has been calculated for 8 keV electrons. The averaged DSB to SSB fraction for this energy range electrons is about 0.031. <br /> شکستهای تکرشتهای و دورشتهای ایجاد شده به وسیلهی اثرهای مستقیم الکترونهای تکانرژی در گسترهی انرژی 1 تا 20 کیلوالکترون ولت، نسبت آن دو و آمار برخورد در قسمتهای مختلف صورتبندی B مولکول DNA با استفاده از کد مونتکارلوی Geant4، مورد مطالعه قرار گرفته و با نتایج یکی از شاخصترین مطالعهی توسعهدهندهی مدل ساختاری مادهی وراثتی، مقایسه شد. قطعههای DNA با طول 34 جفت باز و به تعداد 160000 قطعه در حجم معادل هستهی سلول جانوری به صورت تصادفی شبیهسازی شدند و نتایج براساس تعداد رخداد به ازای دز جذبی واحد (1 گری) و 1 گیگاجفت باز از مادهی وراثتی سازندهی یک سلول (حاوی 6 گیگا جفت باز) بهنجار شد. بیشترین آمار برخورد در مدل، مربوط به حجم حساس فسفودی استر سازندهی مارپیچ DNA و بیشترین تعداد شکست تکرشتهای مربوط به انرژی اولیهی الکترون 8 کیلوالکترون ولت بود. در این انرژی، میانگین تعداد شکستهای تکرشتهای و دورشتهای به ازای یک گری از دز جذبی در هر گیگا جفت باز از مادهی وراثتی سلول، به ترتیب، 6/24 و 295/0 بود. میانگین نسبت تعداد شکست دورشتهای به تعداد شکست تکرشتهای در این محدوده از انرژی برابر با 031/0 به دست آمد. <br /> https://jonsat.nstri.ir/article_66_0c70775838568501a1eb0845c0f57ff3.pdfپژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136120150522Determination of optimized conditions for 99mTc-labeled riphampicin Preparation for tuberculosis imaging applicationsتعیین شرایط بهینهی ریفامپیسین نشاندار شده با تکنسیم-m99 برای کاربردهای تصویربرداری از عفونت سلی606667FAعلیبادبرینگروه مهندسی پرتو پزشکی، دانشکده فنی و مهندسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، صندوق پستی: 775-14515، تهران ـ ایرانامیررضاجلیلیانپژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 3486-11365، تهران ـ ایرانفریباجوهری دهاپژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 3486-11365، تهران ـ ایرانحسنیوسف نیاپژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 3486-11365، تهران ـ ایرانمیترااطهری علافپژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 3486-11365، تهران ـ ایرانJournal Article20160807Developing of new infection imaging agents is a mandate in the detection of resistant species in the clinic due to the mortality of various new strains of bacteria including mycobacterium tuberculosis. In this study, various conditions were optimized for the rapid and efficient labeling of rifampicin antibiotic labeled with Tc-99m for ultimate use in infection imaging. Radiochemical purities were checked by RTLC using methyl ethyl ketone, and normal saline on Whatman No.1 paper. The time, temperature, ligand concentration, stannous ion amount, pH were optimized in the radiolabeling process and the best conditions were room temperature, pH 7, 20 micrograms of stannous chloride for 1 mg of rifampicin solid and 20 mCi of freshly milked technetium-99m pertechnetate. The complex demonstrated satisfactory stability in the presence of human serum and final formulations for 6 hours. <br /> تهیه و توسعهی عاملهای تشخیص عفونتها در تشخیص گونههای مقاوم به درمان، به دلیل مرگ و میر ناشی از عفونت این نوع گونهها از جمله باکتری قارچی سل ضرورت مهمی در مطالعههای بالینی تلقی میشود. در این مطالعه، شرایط مختلف محیطی برای نشاندارسازی سریع و کارآمد آنتیبیوتیک ریفامپیسین به وسیلهی تکنسیم-m99 برای استفادهی نهایی از آن در تشخیص بالینی عفونتهای سل بهینهسازی شد. خلوص رادیوشیمیایی به روش کروماتوگرافی سریع لایهی نازک بر روی کاغذ واتمن شمارهی 1 در حلال متیلاتیلکتون و سالین نرمال کنترل شد. عاملهای زمان، دما، مقدار یون قلع و pH محیط در فرایند نشاندارسازی مورد مطالعه قرار گرفتند؛ دمای اتاق (27 درجهی سانتیگراد)، 7=pH، مقدار 20 میکروگرم قلع کلرید، شرایط بهینه برای نشاندارسازی یک میلیگرم ریفامپیسین با مقدار 2 میلیکوری تکنسیم-m99 به شکل پرتکنتات تازه دوشیده شده از مولد را فراهم نمود. تحت این شرایط خلوص رادیوشیمیایی کمپلکس نشاندار 85 تا %90 تعیین شد. کمپلکس نشاندار پایداری قابل توجهی در حضور سرم انسانی در 37 درجه و در محلول نهایی رادیودارو تا 6 ساعت از خود نشان داد. <br /> https://jonsat.nstri.ir/article_67_0c8aeef062021201730d5a45deea7599.pdfپژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136120150522Hydrogen chemisorption on the dust grain in divertor plasmaجذب شیمیایی اتم هیدروژن روی سطح غبار در پلاسمای منحرفکننده677568FAمهدیهبختیاری رمضانیپژوهشکده ی فیزیک پلاسما و گداخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 51113-14399، تهران ـ ایرانجعفرمحمودیگروه فیزیک، دانشکده ی علوم پایه، دانشگاه قم، صندوق پستی: 3716146611، قم ـ ایرانناصرعلی نژادپژوهشکده ی فیزیک پلاسما و گداخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 51113-14399، تهران ـ ایرانJournal Article20160807Tokamak divertor plasma is characterized by variety of plasma parameters such as plasma density and temperature, as well as plasma composition and overcoming plasma dynamics processes. A model was surveyed for theoretical study of the interaction of hydrogen with dust surface and the results is applied to the formation of H2 molecule on the dust grain surfaces in the tokamak divertor plasma. In this model, by considering both physisorbed and chemisorbed sites on the grain surface, the adatoms on the surface migrate from one adsorb site to other adsorb site by thermal diffusion and form H2 on the dust grain surfaces. The H2 formation rate on the high temperature dust surfaces in the divertor plasma region has been found for a range of gas temperatures and densities. <br /> مشخصات پلاسما در ناحیهی منحرفکنندهی توکامک به وسیلهی مقدارهای متفاوت از پارامترهای پلاسما (چگالی و دمای پلاسما)، ترکیب پلاسما و فرایندهای پویای غالب در پلاسما تعیین میشود. روشی برای مطالعهی نظری برهمکنش هیدروژن با سطح دانهی غبار ارایه و نتایج به دست آمده، برای تشکیل مولکول هیدروژن روی سطح دانههای غبار در ناحیهی منحرفکننده به کار گرفته شد. در این روش، با در نظر گرفتن هر دو جایگاه جذب شیمیایی و فیزیکی روی سطح دانه، اتمهای جذب شده روی سطح از طریق پخش گرمایی از یک جایگاه به جایگاه دیگر رفته و مولکول هیدروژن را تشکیل میدهند. آهنگ تشکیل مولکول هیدروژن روی سطح غبار دما- بالا در ناحیهی منحرفکننده برای گسترهای از دماها و چگالیهای گاز به دست آمد. <br /> https://jonsat.nstri.ir/article_68_fb6f9eabb08caa1bf2c9429887159d48.pdfپژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136120150522Study of some important aspects of inherent safety of BREST-300, generation IV lead-cooled fast reactorبررسی برخی جنبههای مهم ایمنی ذاتی رآکتور برست-300، رآکتور سریع نسل چهارم خنک شده با سرب768869FAمحمدزارعی بیناباجدانشکده ی مهندسی هسته ای، دانشگاه شهید بهشتی، صندوق پستی: 19838963113، تهران ـ ایراننعیم الدینمتاجی کجوریگروه پژوهشی ایمنی هسته ای و حفاظت پرتوی، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 836-14395، تهران ـ ایرانعبدالحمیدمینوچهرگروه پژوهشی ایمنی هسته ای و حفاظت پرتوی، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 836-14395، تهران ـ ایرانJournal Article20160807A Russian design of Lead- cooled Fast Reactor (LFR) with a mixed uranium-plutonium nitride fuel is chosen as a case study. In order to demonstrate the inherent safety considered in this proposed design in the framework of Generation IV of nuclear reactors, a precise simulation of core has been attempted using MCNP lattice features. The material cross sections have been developed by NJOY & MAKXSF at different temperature levels. Meanwhile, certain static and dynamic parameters such as core effective multiplication factor (keff), group-wise and effective delayed neutron fractions are derived. Thermal reactivity feedbacks are calculated by changing the core composition and layout in the MCNP and inspecting its effect on keff. A complete systemic model comprising neutronic, thermal hydraulic (for hot channel) and feedbacks sub-systems has been developed. The power reactivity coefficient and reactivity margin (indicative of the maximum reactivity available to insert into the reactor core) are derived afterwards and it is demonstrated that the BREST reactor is equipped with inherent safety, and its reactivity margin stands well below the value of eff. The reactor, therefore, does not undergo prompt-criticality phenomena in available reactivity insertion accidents. Meanwhile, certain transient analyses are taken into account to verify the reactor intrinsic safety. Besides, a stability analysis through the formation of state transition matrix for the system describing equations and calculation of its eigenvalues which represent the system poles has been conducted. A set of poles with negative real parts stands for a dynamically stable system which is also a measure of the inherent safety. <br /> در این مطالعه، یک طراحی روسی از رآکتورهای سریع خنک شده با سرب مذاب، با سوخت ترکیبی اورانیم- پلوتونیم نیترید انتخاب شد. برای نشان دادن این مهم که طراحی مذکور از ایمنی ذاتی به عنوان یکی از معیارهای پیشنهادی نسل چهارم رآکتورهای هستهای برخوردار است، شبیهسازی دقیقی از قلب با کمک کد محاسباتی MCNP انجام شد. سطح مقطعهای مواد موجود در قلب با استفاده از نرمافزارهای MAKXF و NJOY در دماهای مختلف تهیه و برخی پارامترهای پویا و ناپویا نظیر ضریب تکثیر مؤثر قلب، کسر مؤثر و شش گروهی نوترونهای تأخیری محاسبه شدند. بازخورهای واکنشپذیری حرارتی با تغییر مشخصهها و اندازههای مؤلفههای قلب در کد MCNP و مشاهدهی اثر آن بر روی keff محاسبه شدند. یک مدل سیستمی کامل، با لحاظ نمودن زیرسیستمهای نوترونی و ترموهیدرولیکی و بازخورهای حرارتی تهیه و بر مبنای آن ضریب توانی واکنشپذیری و حاشیهی واکنشپذیری (معیاری از واکنشپذیری بیشینهی قابل تزریق به قلب) محاسبه شد. بر این اساس با توجه به این که مقدار این حاشیهی واکنشپذیری کمتر از کسر مؤثر نوترونهای تأخیری قلب است، این طراحی مجهز به ایمنی ذاتی دانسته شده است چرا که امکان بحرانی شدگی آنی در اثر تزریق واکنشپذیری در دسترس وجود ندارد. همزمان برخی حالتهای گذرا نیز به منظور اثبات ایمنی ذاتی قلب در نظر گرفته شدند. تحلیل پایداری پویا بر مبنای تشکیل ماتریس گذر حالت برای معادلههای معرف سیستم و محاسبهی ویژه مقدارهای این ماتریس که همان قطبهای سیستماند، نیز انجام شد. مجموعهای از قطبها که همگی دارای بخش حقیقی منفیاند، خود معرف یک سیستم پایدار پویا بوده و معیار دیگری از ایمنی ذاتی است. <br /> https://jonsat.nstri.ir/article_69_23e4a93ca806f6fc4088bfb2e1edaf4a.pdfپژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136120150522Target design and feasibility study of the production of 123I radioisotope via 124Xe(p, x)123I reactionطراحی هدف و امکانسنجی تولید I123 از طریق واکنش I123 (Xe (p, x124899570FAمحمداسلامیگروه فیزیک، دانشکده ی علوم پایه، دانشگاه زنجان، صندوق پستی: 38791-45371، زنجان ـ ایرانطیبکاکاوندگروه فیزیک، دانشکده ی علوم، دانشگاه بین المللی امام خمینی، صندوق پستی: 5599-34149، قزوین ـ ایرانمحمدمیرزاییپژوهشکده ی کشاورزی هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 498-31485، کرج ـ ایرانJournal Article20160807The radioisotope of 123I (13.2 h) is widely used in nuclear medicine diagnosis studies using single photon emission computed tomography (SPECT). At present, it is mostly produced by proton irradiation of highly enriched 124Xe in a gas target and based on the decay chain of 123Cs123Xe123I. Achievement of high purity and high activity of 123I requires the characterization and the optimization of production conditions such as geometry of gas chamber and optimum range of the projectile particle energy. In this research work, for achieving the maximum purity and high activity, the excitation functions of 124Xe(p, 2n)123Cs, 124Xe(p, pn)123Xe and 124Xe (p, 2p)123I reactions were calculated using five different nuclear models. The theoretical results were compared with the experimental obsetvations. By using the excitation functions, the optimum range of the production was selected. The Monte Carlo method indicated the beam transport situation in the target body and energy distribution of protons in the gas. For this purpose the calculations were carried out by using MCNPX and SRIM codes. Then, the target geometry was designed as a Frustum-shaped. Finally, by means of the MCNPX code, the 123I production yield was estimated. Good agreement between the simulated results and the theoretical yields, as well as the experimental yields was observed. <br /> ید I123 با نیم- عمر 2/13 ساعت در مطالعههای پزشکی هستهای تشخیصی با استفاده از روش مقطعنگاری کامپیوتری تک فوتونی از اهمیت فراوانی برخوردار است. در حال حاضر، I123 اغلب از بمباران پروتونی گاز Xe124 غنی شده و پس از طی زنجیرهی واپاشی I123Xe123Cs123 تولید میشود. دستیابی به I123 با خلوص و فعالیت بالا مستلزم مشخصهیابی و بهینهسازی شرایط تولید از جمله هندسهی محفظهی گازی هدف و بازهی مناسب انرژی ذرهی تابشی است. در این راستا، تابعهای تحریک واکنشهای Cs123 (n2 Xe(p, 124، Xe123Xe(p, pn)124 و I123(p2 Xe(p, 124 با استفاده از پنج مدل هستهای مختلف محاسبه و با نتایج تجربی دیگران مقایسه شد. از روی تابعهای تحریک به دست آمده، بازهی انرژی مناسب تولید انتخاب شد. از ترابرد پرتوهای فرودی در داخل هدف که با استفاده از روش مونتکارلو و دو کد محاسباتی SRIM و MCNPX انجام شد، توزیع این پروتونها در درون گاز هدف به دست آمده و هدف به شکل مخروط ناقص طراحی شد. در ادامه، با استفاده از کد MCNPX بهرهی تولید I123 تخمین زده شد. مقایسهی نتایج شبیهسازی شده با نتایج نظری و تجربی دیگران توافق خوبی را نشان داد. <br /> https://jonsat.nstri.ir/article_70_5aeed00a4ceffbdf4495efc7bf97e369.pdfپژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136120150522Investigation of gamma radiation effects on morphological and antagonistic characteristics of Trichoderma harzianumبررسی اثرهای پرتو گاما بر ویژگیهای ریختشناسی و آنتاگونیستی قارچ تریکودرما هارزیانوم9610471FAرضامرادیگروه بیوتکنولوژی کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه پیام نور، صندوق پستی: 36899-31578، تهران ـ ایرانسمیراشهبازیپژوهشکده ی کشاورزی هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 498-31485، کرج ـ ایرانحسیناهری مصطفویپژوهشکده ی کشاورزی هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 498-31485، کرج ـ ایرانمحمدعلیابراهیمیپژوهشکده ی کشاورزی هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 498-31485، کرج ـ ایرانحامدعسکریپژوهشکده ی کشاورزی هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 498-31485، کرج ـ ایرانJournal Article20160807The effects of gamma irradiation doses on spore germination of Trichoderma harzianum and its effects on morphological variation and antagonistic capability of the mutants to control Rhizoctonia solani were evaluated. Spore suspension of Trichoderma has been gamma irradiated with 0, 50, 100, 150, 200, 250, 300, 350, 400 and 450 Gry in Nuclear Agricultural Research School (Nuclear Science and Technology Research Institute, Karaj). Gamma ray effects on mycelial growth were evaluated by irradiation with 0, 400, 800, 1200, 2000 and 2500 Gry. The results showed that the 450 Gry gamma radiations completely blocked the spore germination and 250 Gry was the optimum dose to induce mutation in Trichoderma. Furthermore, gamma irradiation could change the morphological characteristics such as colony shape and color, sporulation and mycelia growth rate. The dual culture test showed that the mutated isolates have statistically higher antagonistic capability against R.solani than their parent strain. According to these results, the bio-control capability of Trichoderma could be improved through the gamma radiation. <br /> اثر بازدارندگی دزهای مختلف پرتو گاما بر جوانهزنی هاگ قارچ تریکودرما هارزیانوم و اثر آن بر ویژگیهای ریختشناسی و توانایی آنتاگونیستی جهش یافتههای حاصل در کنترل قارچ بیمارگر ریزوکتونیا سولانی بررسی شد. برای این منظور سوسپانسیون هاگ تریکودرما در پژوهشکدهی کشاورزی هستهای کرج در معرض دزهای ◦، 50، 150، 200، 250، 300، 350، 400، 450 گری پرتو گاما قرار گرفت. برای بررسی اثر پرتو گاما بر رشد ریسه، قارچ تریکودرما با دزهای ◦، 400، 800، 1200، 1600، 2000، 2500 گری پرتودهی شد. نتایج نشان داد که پرتودهی با دز 450 گری به طور کامل مانع جوانهزنی هاگ قارچ شد و دز 250 گری به عنوان دامنهی دز بهینه برای القای جهش در تریکودرما انتخاب شد. هم-چنین پرتو گاما باعث تنوع در ویژگیهای ریختشناسی قارچ تریکودرما از جمله شکل، رنگ، هاگدهی و سرعت رشد ریسه شد. نتایج آزمون آنتاگونیستی نشان داد که پتانسیل کنترلکنندگی جدایههای جهش یافته در مقایسه با جدایهی مادری (شاهد) در برابر قارچ پاتوژن ریزوکتونیا سولانی به طور معنیداری افزایش یافته بود. براساس نتایج این بررسی، با استفاده از روش القای موتاسیون با پرتودهی گاما توانایی کنترل زیست-شناسی در قارچ تریکودرما به صورت کاملاً معنیداری افزایش پیدا میکند. <br /> https://jonsat.nstri.ir/article_71_65f29ae5417d1b4c91279774a95c359c.pdfپژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136120150522Study of synergistic effect of combination of gamma radiation with carum copticum C.B. Clarke essential oil against trogoderma granarium everts contaminationبررسی اثر همافزایی تلفیق پرتو گاما با اسانس زنیان در کنترل خسارت لمبهی گندم10511272FAستارهمحمدسلیمگروه حشره شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، صندوق پستی: 775-14515، تهران ـ ایرانمهرداداحمدیپژوهشکده ی کشاورزی هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 498-31485، کرج ـ ایرانسعیدمحرمی پورگروه حشره شناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، صندوق پستی: 336-14115، تهران ـ ایرانسهرابایمانیگروه حشره شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، صندوق پستی: 775-14515، تهران ـ ایرانJournal Article20160807 In order to reduce the problems due to use of chemical insecticides it is required to apply safe and proper methods to control insect pest. In this work, the combination effect of gamma radiation and Carum copticum C.B. Clarke essential oil against Trogoderma granarium Everts larvae, which is known as the major pest in the stored products, was investigated. Experiments were carried out at 27±1ºC and 65±5% R.H. under the dark condition and three cases were represented. They are: 1) application of gamma radiation and essential oil simultaneausly, 2) irradiation followed by the essential oil, 3) the essential oil followed by the irradiation. The mortality was recorded 24h after the initial treatment. Doses among 700-1000 Gy of gamma radiation and 14.25, 20.88 and 35.97 μl of oil were used. The study showed that the combination of gamma radiation with C. copticum oil increased the larvae mortality compared with the control one, so that the combination of 900 and 1000 Gy with doses of essential oil (14.25, 20.88 and 35.97 μl) increased the mortality to 100% after 20 days, where as these gamma doses alone could control only 20% of larvae after 20 days. The best interaction was obtained when the fumigated larvae were exposed to the radiation. The results showed that irradiation and essential oils can be used as a successful control of the stored product pests. <br /> امروزه به منظور کاهش مشکلات ناشی از مصرف حشرهکشهای شیمیایی، استفاده از روشهای مناسب و ایمن برای کنترل آفتهای انباری امری ضروری است. در این پژوهش اثر تلفیق پرتو گاما و اسانس گیاهی زنیان روی لاروهای لمبهی گندم، که یکی از آفتهای کلیدی در انبارهای مواد غذایی است، مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشها در شرایط دمایی 1±27 درجهی سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد و در تاریکی، و در 3 حالت- 1) پرتودهی و اسانسدهی همزمان نمونهها، 2) اسانسدهی حشرههای پیش از این پرتودهی شده، 3) پرتودهی حشرهها پیش از تیمار با اسانس- طراحی و اجرا شدند. در آزمایشهای تلفیق، میزان مرگ و میر حشرهها پس از اولین تیمار مورد ارزیابی قرار گرفت.<br />دزهای 700 تا 1000 گری پرتو گاما بر روی لاروهای لمبهی گندم به همراه غلظتهای زیرکشندهی اسانس زنیان (25/14، 88/20 و 97/35 میکرولیتر بر لیتر هوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که تلفیق پرتو گاما با اسانس زنیان باعث افزایش میزان مرگ و میر لاروها در مقایسه با شاهد شد. به طوری-که در تلفیق دزهای 900 و 1000 گری با غلظتهای زیرکشندهی اسانس زنیان (25/14، 88/20 و 97/35 میکرولیتر بر لیتر هوا) پس از گذشت 20 روز میزان مرگ و میر به 100 درصد رسید. در صورتی که این دزها به تنهایی 20 روز پس از پرتودهی توانستند تنها 20 درصد لاروها را کنترل کنند. نتایج نشان داد بهترین حالت تلفیق زمانی است که لاروهای لمبهی گندم پیش از این تیمار شده با اسانس، در معرض دزهای مختلف پرتو گاما قرار گیرد. آزمایشها حاکی از آن بود که پرتو گاما به همراه ترکیبهای گیاهی میتواند برای کنترل موفقیتآمیز آفات انباری به کار گرفته شد. <br /> <br /> https://jonsat.nstri.ir/article_72_ecf3be34f88eff8bf782702581eb4b4c.pdfپژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136120150522Separation of geochemical anomalies of rare earth elements by concentration-area fractal model in Anomaly No. 5 of Saghand (Central Iran)جداسازی ناهنجاریهای ژئوشیمیایی عناصر خاکی نادر با استفاده از مدل فرکتالی عیار- مساحت در آنومالی 5 ساغند (ایران مرکزی)11312673FAمعصومهخلج معصومیمرکز پژوهش های کاربردی سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور، صندوق پستی: 3174674841، البرزـ ایرانمحمدلطفیگروه زمین شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، صندوق پستی: 1667934783، تهران ـ ایرانایوبمعمار کوچه باغپژوهشکده ی چرخه ی سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، صندوق پستی: 8486-11365، تهران ـ ایرانپیمانافضلگروه مهندسی اکتشاف معدن، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، صندوق پستی: 4435-11365، تهران ـ ایرانبهنامصادقیگروه مهندسی اکتشاف معدن، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، صندوق پستی: 4435-11365، تهران ـ ایراناحمدخاکزادگروه زمین شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، صندوق پستی: 1667934783، تهران ـ ایرانJournal Article20160807The studied area is situated in the Central Iran structural zone. Uranim, thorioum and REEs (Rare Earth Elements) mineralizations are hydrothermal type and metasomatic related to intrusive areas. Recognition of a geochemical anomaly from background is a basic problem in geochemical exploration. There are different kinds of methods that assist to delineate geochemical anomalies from background, ranged from the simple statistical methods to complex fractal ones. The fractal models are applicable in this branch (geochemistry) because of using all data and considering their special distributions and their new effective usage of surface geological and geochemical studies. In Saghand area, REEs show a high positive correlation with radioactive elements (uranium and thorium). Recognition of REEs’ geochemical anomalies from background was achieved using the concentration- area (C-A) fractal model by lithogeochemical data (91 samples) in the study area. (we have analyzed 15 elements and provided Ce, Y, Dy, Gd and La elements’ maps in this paper). In this method, the log-log plots of REEs were generated and their theresholds and mineralization populations were identified. The map of lithogeochemical anomalies were subsequently drawn and eventually the promising areas were identified. Furthermore, high intensive REEs geochemical anomalies were discriminated in western, NW, central, and southern parts of the study area. The REEs moderate anomalies are located in the metasomatic unitis associated with epidote and chlorite alterations in the central part of the study area. The southern anomalies of the region are located on the border where the basic dykes associated with the epidotic alterations are between metasomatic units and microdioritic ones. High intensive anomalies which are situated in the west of the studied area occurred within the metasomatic, porphyry microdioritic, and acidic volcanic rocks associated with the epidote alterations. The combinations of the geochemical and geological maps were found indicating that the radioactive element mineralization was of the metasomatite type and metasomatism was more than amphibolization and albitization. The primary rocks contain pyroclastic, diabase, porphyry dacite and gabbro has affected metasomatism and the main rock types created in the area include amphibole metasomatite, amphibole-albit metasomatite, albite metasomatite, amphibole-quartz- feldspar metasomatite, amphibole-feldspar-epidote metasomatite and amphibole-biotite-talc-chlorite-epidote metasomatite. The REEs appear as a complex with the radioactive elements in U and Th minerals (uraninite and davidite). <br /> <br /> محدودهی مورد مطالعه در آنومالی پنج ساغند، در منطقهی ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. کانیسازی اورانیم، توریم و عناصر خاکی نادر در منطقهی ساغند، به طور عمده از نوع گرمابی و متاسوماتیت وابسته به تودههای نفوذی منطقه و مرتبط با عناصر پرتوزا است. جداسازی ناهنجاری از زمینه یکی از مهمترین و کلیدیترین مرحلهها در اکتشافات ژئوشیمیایی است. روشهای مختلفی برای جداسازی و تشخیص منطقههای ناهنجار از زمینه وجود دارد که عبارتاند از روشهای آماری ساده تا روشهای پیچیدهی فرکتالی. روشهای فرکتالی به دلایلی چون استفاده از تمام دادهها، در نظر گرفتن پراکندگی فضایی آنها اخیراً کاربرد مؤثری در بررسیهای سطحی زمینشناسی و ژئوشیمیایی پیدا کردهاند. در منطقهی ساغند، عناصر خاکی نادر همبستگی مثبت زیادی با کانیسازی عناصر پرتوزا (اورانیم و توریم) نشان میدهند. جداسازی ناهنجاریهای ژئوشیمیایی عناصر خاکی نادر از زمینه (از 15 عنصر مورد تجزیهی عناصر خاکی نادر تنها عناصر Ce، Y، Dy، Gd، La در این مقاله مورد بررسی قرار گرفتهاند) با کمک روش فرکتالی عیار- مساحت، بر روی دادههای لیتوژئوشیمیایی (91 نمونه) در محدودهی ساغند انجام شده است. در این روش، نمودارهای Log-Log ترسیم، ناهنجاریها مشخص و جامعههای کانیسازی تفکیک و سپس نقشههای ناهنجاری عناصر تهیه و مناطق امیدبخش معرفی شدند. در نهایت، براساس نتایج به دست آمده، مشخص شد که ناهنجاریهای عناصر خاکی نادر، به ترتیب اولویت در سه بخش غربی و جنوب غربی، مرکزی و جنوبی هستند. بخش مرکزی در واحدهای متاسوماتیت واقع شده و با دگرسانیهای اپیدوتی و کلریتی مرتبط است و بخش جنوبی منطقه، در مرز بین واحدهای متاسوماتیت و دایکهای بازیک میکرودیوریت واقع شده که مرتبط با دگرسانی اپیدوتی هستند. ناهنجاریهای شدیدتر، در غرب منطقه در واحدهای متاسوماتیت، میکرودیوریتهای پورفیری و سنگهای آتشفشانی اسیدی متاسوماتیسم شده، با دگرسانی اپیدوتی مرتبط بودند. از بررسی نقشههای ژئوشیمیایی با زمینشناسی مشخص شد که کانیسازی عناصر پرتوزا در منطقه از نوع متاسوماتیت است، که سنگهای اولیهی منطقه، شامل واحدهای سنگی آذرآواری، دیابازها، داسیت پورفیری و گابرو را تحت تأثیر متاسوماتیسم قرار داده و انواع سنگهای اصلی منطقه، شامل آمفیبول متاسوماتیت، آمفیبول- آلبیت متاسوماتیت، آمفیبول- کوارتز- فلدسپات متاسوماتیت، آمفیبول- فلدسپار- اپیدوت متاسوماتیت و آمفیبول- بیوتیت- ارتوز- تالک- کلریت- اپیدوت متاسوماتیت را در منطقه به وجود آورده است؛ عناصر خاکی نادر به صورت کمپلکس با عناصر پرتوزا در کانیهای اورانیم و توریمدار (اورانینیت و دیویدیت) ظاهر میشود. <br /> <br /> https://jonsat.nstri.ir/article_73_7af45094ac700bd6076414ad13ffd19f.pdfپژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136120150522A study into the legal system governing international trade of nuclear goodsبررسی نظام حقوقی حاکم بر تجارت بینالمللی کالاهای هستهای12713674FAصالحرضایی پیش رباطگروه پژوهشی حقوق هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، سازمان انرژی اتمی، صندوق پستی: 836-14395، تهران ـ ایرانJournal Article20160807Although in the mid- twentieth century, the international community and law accepted and approved freedom of trade among nations as a fundamental principle and to enact it implemented international mechanisms and although the right of all states to peaceful uses of nuclear technology and international community duty to global development of this technology were confirmed in various international instruments, imposing some limitations and exceptions to this principle in some international documents related to the export and import of nuclear materials and broad albeit apparently judicial interpretation of the advanced nuclear states of these conditions and exceptions, led the free flow of goods in international trade to face discriminatory restrictions in practice. This caused doubt and uncertainity regarding applicability of the principle of freedom of international trade in nuclear materials. The present article focuses on the study and evaluation of the legal system of international trade of nuclear materials and its constraints within the framework of the WTO, as well as the non-proliferation of nuclear weapons rule. <br /> با این که در سالهای میانی قرن بیستم، جامعه و حقوق بینالملل آزادی تجارت میان ملتها و دولتها را به عنوان یک اصل اساسی پذیرفته و مورد تأیید قرار داد و برای این منظور سازوکارهای اجرایی بینالمللی را به وجود آورد، و همینطور اگر چه در همین قرن حق تمامی دولتها بر کاربردهای صلحآمیز فنآوری هستهای و تعهد بینالمللی به توسعهی جهانی کالاهای مرتبط با این فنآوری در اسناد بینالمللی متعددی مورد تأیید و تأکید قرار گرفت، با این وجود قید برخی استثناها و شرایط در ارتباط با صادرات و واردات کالاهای هستهای در اسناد بینالمللی ذیربط و برداشتهای غیرحقوقی و موسع دولتهای عمدتاً پیشرفتهی هستهای از این شرایط و استثناها، موجب شد در عمل تجارت بینالمللی آزاد این کالاها با محدودیتهای تبعیضآمیزی مواجه شده و قابلیت اعمال اصل تجارت بینالمللی آزاد در زمینهی کالاهای هستهای دچار تردید و تزلزل شود. نوشتهی حاضر نظام حقوقی تجارت بینالمللی کالاهای هستهای و محدودیتهای آن را در چارچوب قواعد و مقررات سازمان تجارت جهانی و همین طور نظام منع گسترش تسلیحات هستهای مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است. <br /> https://jonsat.nstri.ir/article_74_33078b62c73ffa16f82fe3fb9abcc554.pdfپژوهشگاه علوم و فنون هستهایمجله علوم و فنون هسته ای1735-187136120150522Neutron density study in sub-critical state with pulsed neutron sourceبررسی چگالی نوترون در حالت زیربحرانی با چشمهی تپی نوترون13714775FAرسولخدابخشگروه فیزیک، دانشکده علوم، دانشگاه ارومیه، صندوق پستی: 57153-165، ارومیه ـ ایرانسهراببهیناگروه فیزیک، دانشگاه صنعتی ارومیه، صندوق پستی: 16116-414، ارومیه ـ ایرانمسعودصیدیگروه فیزیک، دانشکده علوم، دانشگاه ارومیه، صندوق پستی: 57153-165، ارومیه ـ ایرانJournal Article20160807 During the cold start-up, the reactor is in sub-critical state. Therefore, the external neutron source cannot be neglected. In this research paper, the analytical solution of neutron point kinetics equations with a group of delayed neutrons in the presence of the pulsed neutron source in a pressurized-water reactor with 235U as a fuel is presented. The analytical solution is based on the expansion of the neutron density in powers of the prompt neutrons generation time. The point kinetics equations with this method are solvable for step and ramp reactivity and lead to better results compared with other analytical works, but are not solvable for sinusoidal reactivity. So, the neutron density response to sinusoidal reactivity is analyzed by using the fixed point and Lyapunov exponents method. <br /> در طول راهاندازی خنک، رآکتور در حالت زیربحرانی است، لذا نمیتوان از چشمهی نوترون خارجی صرفنظر کرد. در این مقاله یک حل تحلیلی در حضور چشمهی نوترون تپی با یک گروه نوترون تأخیری در طول راهاندازی یک رآکتور آب تحت فشار با سوخت U235 ارایه شده است. حل تحلیلی براساس بسط چگالی نوترون در توانهایی از زمان تولید نوترونهای آنی است. معادلههای سینتیک نقطهای با این روش برای واکنشپذیریهای ثابت و خطی قابل حل است و به نتایج بهتری در مقایسه با کارهای تحلیلی دیگران میانجامند، ولی برای واکنشپذیری سینوسی، کارآمد نیست. بنابراین پاسخ چگالی نوترون به واکنشپذیری سینوسی به کمک بررسی نقاط ثابت و روش نمای لیاپانوف تحلیل شده است. <br /> https://jonsat.nstri.ir/article_75_7e5ee550b260fd335c13ec004866c188.pdf