بررسی پارامترهای مؤثر بر جذب توریم به وسیلهی نانوجاذب ترکیبی پلیوینیل الکل/ تیتانیم اکسید عاملدار شده با گروه عاملی آمین
صفحه 1-14
سعید عباسی زاده؛ علیرضا کشتکار؛ سیدمحمدعلی موسویان
چکیده در این پژوهش، نانوجاذب ترکیبی پلیوینیل الکل (PVA)/ تیتانیم اکسید (2TiO)/ آمینو پروپیلتری اتوکسی سیلان (APTES) به روش اختلاط ذرات اکسید فلزی اصلاح شده با گروههای آمین در ماتریس پلیمری، با عملیات ریختهگری تهیه شد. طیفسنجی تبدیل فوریهی زیرقرمز (FTIR) نشان داد که جاذب تهیه شده به خوبی با گروه عاملی آمین اصلاح شده بود. تحلیل میکروسکوپی الکترون پویشی (SEM) نشان داد که نانوذرات تیتانیم اکسید به خوبی در سطح جاذب پراکنده شده بود. تأثیر مقدارهای 2TiO، APTES، pH، زمان تماس، مقدار جاذب، غلظت اولیهی محلول توریم و دما در سیستم جذب ناپیوسته مورد بررسی قرار گرفت. شرایط بهینهی جذب توریم به وسیلهی نانوجاذب ترکیبی /APTES2PVA/TiO، %20 وزنی 2TiO، %10 وزنی APTES، زمان تماس 5 ساعت، مقدار جاذب 1 گرم بر لیتر، دمای 45 درجهی سانتیگراد و pH برابر 5 به دست آمد. دادههای سینتیکی با مدلهای سینتیکی شبه مرتبهی اول، شبه مرتبهی دوم و دونمایی برازش شد. از بین مدلهای به کار گرفته شده، مدل دونمایی از دو مدل دیگر بهتر بود. سه مدل همدمای فروندلیچ، لانگمویر و دوبنین- رادشکویچ برای توصیف دادههای تعادلی بررسی شد. مدل فروندلیچ تطابق بهتری نسبت به دو مدل دیگر با دادههای تعادلی داشت. ظرفیت جذب بیشینهی توریم 7/43 میلیگرم بر گرم به دست آمد. مقدارهای محاسبه شدهی پارامترهای ترمودینامیکی نشان داد که جذب توریم به وسیلهی نانوجاذب ترکیبی /APTES2PVA/TiO خودبهخودی و گرماگیر است. همچنین مشاهده شد که تغییر ظرفیت جذب بعد از پنج دور جذب- واجذب کمتر از 20 درصد بود.
مقایسهی آشکارسازهای سوسوزن :Ce3LaBr و NaI(Tl) با استفاده از دادههای تجربی و شبیهسازی باکد MCNP 4C
صفحه 15-23
رضا باقری؛ سید پژمان شیرمردی؛ محمد قنادی مراغه؛ حسین آفریده
چکیده آشکارسازهای :Ce3LaBr و NaI(Tl) دو نوع آشکارساز سوسوزن معدنی هستند که به دلیل مقدار بالای نور خروجیاشان در مقایسه با سوسوزنهای آلی و تقریباً سایر سوسوزنهای معدنی مورد توجه هستند. در این کار پژوهشی نتایج تجربی اندازهگیری و شمارش چشمههای پرتوزا با و بدون حفاظ با نتایج شبیهسازی برای بلورهای هر دو آشکارساز با کد MCNP 4C مقایسه شد. نتایج به دست آمده از اندازهگیری چشمههای پرتوزای صفحهای به وسیلهی این دو آشکارساز نشان داد که برای پرتوهای گامای انرژی- پایین اختلاف قابل ملاحظهای بین نتایج شبیهسازی و نتایج تجربی وجود دارد که عمدتاً ناشی از تضعیف غیر قابل اغماض و تأثیرگذار در عبور از پنجره و جعبهی خود آشکارسازها است. با وجود این، برای پرتوهای گامای انرژی- بالا نتایج شبیهسازی با نتایج تجربی همخوانی قابل قبولی دارد. همچنین نتایج شبیهسازیها نشان داد که همانند نتایج تجربی، بازده آشکارسازی سوسوزن :Ce3LaBr از سوسوزن NaI(Tl) بیشتر است. نتایج شبیهسازی برای چشمههای صفحهای همراه حفاظ نیز همخوانی قابل قبولی با دادههای تجربی در اکثر انرژیهای پرتو گاما داشت.
ساخت و مشخصهیابی ترکیب بینفلزی Sn3Nb با استفاده از روش آلیاژسازی مکانیکی و آمایش گرمایی
صفحه 24-32
مریم طغیانی مورنانی؛ احمد نوزاد؛ محسن اسدی اسدآباد
چکیده ترکیب ابررسانی Sn3Nb به صورت گسترده در تولید میدانهای مغناطیسی بالای 10 تسلا مورد استفاده قرار میگیرد، اما این ترکیب بینفلزی از طریق واکنش گرمایی در دماهای بالای ◦C2000 به دست میآید. بنابراین در سالهای اخیر پژوهشگران به بررسی فرایندهایی پرداخته-اند که منجر به شکلگیری فازهای ابررسانای Sn3Nb در دماهای پایینتر از ◦C1000 میشود. هدف این پژوهش تهیهی ترکیب نانوبلوری بینفلزی Sn3Nb از طریق آلیاژسازی مکانیکی و آمایش گرمایی متعاقب در دماهای پایین بود. بررسی تغییرهای فازی پودر آسیاب شده، قبل و بعد از آمایش گرمایی به وسیلهی پراشسنجی پرتو ایکس (XRD) انجام شد. تجزیههای ریزساختاری با استفاده از میکروسکوپ الکترون روبشی (SEM) و میکروسکوپ الکترون عبوری (TEM) به انجام رسید. اندازهی دانه و کرنش شبکه با استفاده از روش ویلیامسون- هال محاسبه شد. در طول فرایند، آسیابکاری پودرهای نیوبیم- قلع به شکلگیری یک محلول جامد منجر شد، در حالیکه آمایش گرمایی باعث شکلگیری فاز Sn3Nb شد. نتایج نشان داد که قلههای پراش پرتو ایکس مربوط به ترکیب Sn3Nb پس از آمایش گرمایی پودر آسیاب شده، به مدت 10 ساعت در دمای ◦C600، ظاهر شد.
حذف جذبی فلزهای سنگین از پسآب تأسیسات فراوری شیمیایی اورانیم اصفهان با تفالهی نیشکر آلاییده شده با نانوذرات مغناطیسی
صفحه 33-43
سعید علمدار میلانی؛ کاوه دارابی؛ بهزاد مراغه میانجی؛ احمد امراله ابهری
چکیده جذب زیستی فلزهای سنگین از پسآب تأسیسات فراوری شیمیایی اورانیم اصفهان با استفاده از «زیستجاذب مغناطیسی» متشکل از تفالهی نیشکر آلاییده شده با نانوذرات منیتیت (4O3Fe) و بهینهسازی پارامترهای فرایندی آن به روش ناپیوسته مورد بررسی آزمایشگاهی قرار گرفت. نتایج جذب نشان داد که زیستجاذب مغناطیسی تهیه شده عملکرد خوبی در جذب یونهای فلزهای سنگین (U، Ni و Cu) دارد. علاوه بر آن pH حدود 5 و زمان تماس 90 دقیقه به عنوان شرایط بهینهی فرایند جذب زیستی یونهای سنگین به دست آمد. همچنین دادههای سینتیکی با معادلهی سرعت شبه مرتبهی دوم به خوبی برازش شدند. از طرف دیگر، با افزایش مقدار زیست توده، ظرفیت جذب کاهش یافت. بررسی نتایج طیفسنجی تبدیل فوریهی زیرقرمز قبل و بعد از تماس جاذب با پسآب نشان داد که در جذب فلزهای سنگین از پسآب، بیشترین نقش از آنِ گروههای عاملی هیدروکسیل، کربوکسیل و آمین روی جاذب بوده است.
طراحی، ساخت و بهینهسازی طیفسنج سهموی تامسون به عنوان یک ابزار تشخیصی برای یونها در دستگاه پلاسمای کانونی
صفحه 44-50
محسن نیکبخت؛ بهجت قاسمی؛ فریدون عباسی دوانی؛ بابک شیرانی بیدآبادی؛ غلامرضا اطاعتی
چکیده یکی از نیازهای اصلی در پژوهشهای پلاسمای کانونی، اندازهگیری نوع و محدودهی انرژی یونهای تولیدی در این دستگاه به منظور استفاده از یونهای حاصل در کاربردهای عملی یا پژوهشهای نظری بر روی دستگاه پلاسمای کانونی است. همچنین در سایر حوزهها که اندازهگیری طیف انرژی یونها در میدانهای آمیختهی پرتویی مورد نیاز است، طیفسنج سهموی تامسون ابزاری بسیار پرکاربرد است. در این پژوهش ابتدا یک نمونه طیفسنج سهموی ساخته شده و مورد آزمایش قرار گرفت. سپس با توجه به ایرادهای موجود در نمونهی اولیه، طیفسنج تامسون جدیدی طراحی و ساخته شد که امکان اندازهگیری دقیقتر و با قدرت تفکیک بهتر را فراهم کرد. با هر دوی این طیفسنجها آزمایشهایی در شرایط مختلف روی دو دستگاه پلاسمای کانونی مختلف انجام شد. نتایج، عملکرد مناسب طیفسنج در جداسازی یونها برای طیفسنجی را نشان داد. در این پژوهش از نرمافزارهای CST و SRIM برای شبیهسازی قسمتهای مختلف دستگاه استفاده شد. در نهایت مقایسه-ای بین نتایج حاصل از ترابرد باریکه با نرمافزار CST و نتایج به دست آمده در آزمایشها به انجام رسید که نشاندهندهی قابل اطمینان بودن این نرمافزار در ترابرد باریکهی یونی در سیستم طیفسنج تامسون است و همچنین این نرمافزار میتواند به عنوان ابزاری برای تنظیم پارامترهای دستگاه قبل از انجام آزمایش و شناسایی یونها بعد از انجام آزمایش به کار گرفته شود.
مطالعهی شکستهای ایجاد شده به وسیلهی اثرهای مستقیم الکترونهای تکانرژی در صورتبندی B مولکول DNA با استفاده از کد Geant4
صفحه 51-59
فرید سمسارها؛ غلامرضا رئیس علی؛ بهرام گلیایی؛ حسین خلفی
چکیده شکستهای تکرشتهای و دورشتهای ایجاد شده به وسیلهی اثرهای مستقیم الکترونهای تکانرژی در گسترهی انرژی 1 تا 20 کیلوالکترون ولت، نسبت آن دو و آمار برخورد در قسمتهای مختلف صورتبندی B مولکول DNA با استفاده از کد مونتکارلوی Geant4، مورد مطالعه قرار گرفته و با نتایج یکی از شاخصترین مطالعهی توسعهدهندهی مدل ساختاری مادهی وراثتی، مقایسه شد. قطعههای DNA با طول 34 جفت باز و به تعداد 160000 قطعه در حجم معادل هستهی سلول جانوری به صورت تصادفی شبیهسازی شدند و نتایج براساس تعداد رخداد به ازای دز جذبی واحد (1 گری) و 1 گیگاجفت باز از مادهی وراثتی سازندهی یک سلول (حاوی 6 گیگا جفت باز) بهنجار شد. بیشترین آمار برخورد در مدل، مربوط به حجم حساس فسفودی استر سازندهی مارپیچ DNA و بیشترین تعداد شکست تکرشتهای مربوط به انرژی اولیهی الکترون 8 کیلوالکترون ولت بود. در این انرژی، میانگین تعداد شکستهای تکرشتهای و دورشتهای به ازای یک گری از دز جذبی در هر گیگا جفت باز از مادهی وراثتی سلول، به ترتیب، 6/24 و 295/0 بود. میانگین نسبت تعداد شکست دورشتهای به تعداد شکست تکرشتهای در این محدوده از انرژی برابر با 031/0 به دست آمد.
تعیین شرایط بهینهی ریفامپیسین نشاندار شده با تکنسیم-m99 برای کاربردهای تصویربرداری از عفونت سلی
صفحه 60-66
علی بادبرین؛ امیررضا جلیلیان؛ فریبا جوهری دها؛ حسن یوسف نیا؛ میترا اطهری علاف
چکیده تهیه و توسعهی عاملهای تشخیص عفونتها در تشخیص گونههای مقاوم به درمان، به دلیل مرگ و میر ناشی از عفونت این نوع گونهها از جمله باکتری قارچی سل ضرورت مهمی در مطالعههای بالینی تلقی میشود. در این مطالعه، شرایط مختلف محیطی برای نشاندارسازی سریع و کارآمد آنتیبیوتیک ریفامپیسین به وسیلهی تکنسیم-m99 برای استفادهی نهایی از آن در تشخیص بالینی عفونتهای سل بهینهسازی شد. خلوص رادیوشیمیایی به روش کروماتوگرافی سریع لایهی نازک بر روی کاغذ واتمن شمارهی 1 در حلال متیلاتیلکتون و سالین نرمال کنترل شد. عاملهای زمان، دما، مقدار یون قلع و pH محیط در فرایند نشاندارسازی مورد مطالعه قرار گرفتند؛ دمای اتاق (27 درجهی سانتیگراد)، 7=pH، مقدار 20 میکروگرم قلع کلرید، شرایط بهینه برای نشاندارسازی یک میلیگرم ریفامپیسین با مقدار 2 میلیکوری تکنسیم-m99 به شکل پرتکنتات تازه دوشیده شده از مولد را فراهم نمود. تحت این شرایط خلوص رادیوشیمیایی کمپلکس نشاندار 85 تا %90 تعیین شد. کمپلکس نشاندار پایداری قابل توجهی در حضور سرم انسانی در 37 درجه و در محلول نهایی رادیودارو تا 6 ساعت از خود نشان داد.
جذب شیمیایی اتم هیدروژن روی سطح غبار در پلاسمای منحرفکننده
صفحه 67-75
مهدیه بختیاری رمضانی؛ جعفر محمودی؛ ناصر علی نژاد
چکیده مشخصات پلاسما در ناحیهی منحرفکنندهی توکامک به وسیلهی مقدارهای متفاوت از پارامترهای پلاسما (چگالی و دمای پلاسما)، ترکیب پلاسما و فرایندهای پویای غالب در پلاسما تعیین میشود. روشی برای مطالعهی نظری برهمکنش هیدروژن با سطح دانهی غبار ارایه و نتایج به دست آمده، برای تشکیل مولکول هیدروژن روی سطح دانههای غبار در ناحیهی منحرفکننده به کار گرفته شد. در این روش، با در نظر گرفتن هر دو جایگاه جذب شیمیایی و فیزیکی روی سطح دانه، اتمهای جذب شده روی سطح از طریق پخش گرمایی از یک جایگاه به جایگاه دیگر رفته و مولکول هیدروژن را تشکیل میدهند. آهنگ تشکیل مولکول هیدروژن روی سطح غبار دما- بالا در ناحیهی منحرفکننده برای گسترهای از دماها و چگالیهای گاز به دست آمد.
بررسی برخی جنبههای مهم ایمنی ذاتی رآکتور برست-300، رآکتور سریع نسل چهارم خنک شده با سرب
صفحه 76-88
محمد زارعی بیناباج؛ نعیم الدین متاجی کجوری؛ عبدالحمید مینوچهر
چکیده در این مطالعه، یک طراحی روسی از رآکتورهای سریع خنک شده با سرب مذاب، با سوخت ترکیبی اورانیم- پلوتونیم نیترید انتخاب شد. برای نشان دادن این مهم که طراحی مذکور از ایمنی ذاتی به عنوان یکی از معیارهای پیشنهادی نسل چهارم رآکتورهای هستهای برخوردار است، شبیهسازی دقیقی از قلب با کمک کد محاسباتی MCNP انجام شد. سطح مقطعهای مواد موجود در قلب با استفاده از نرمافزارهای MAKXF و NJOY در دماهای مختلف تهیه و برخی پارامترهای پویا و ناپویا نظیر ضریب تکثیر مؤثر قلب، کسر مؤثر و شش گروهی نوترونهای تأخیری محاسبه شدند. بازخورهای واکنشپذیری حرارتی با تغییر مشخصهها و اندازههای مؤلفههای قلب در کد MCNP و مشاهدهی اثر آن بر روی keff محاسبه شدند. یک مدل سیستمی کامل، با لحاظ نمودن زیرسیستمهای نوترونی و ترموهیدرولیکی و بازخورهای حرارتی تهیه و بر مبنای آن ضریب توانی واکنشپذیری و حاشیهی واکنشپذیری (معیاری از واکنشپذیری بیشینهی قابل تزریق به قلب) محاسبه شد. بر این اساس با توجه به این که مقدار این حاشیهی واکنشپذیری کمتر از کسر مؤثر نوترونهای تأخیری قلب است، این طراحی مجهز به ایمنی ذاتی دانسته شده است چرا که امکان بحرانی شدگی آنی در اثر تزریق واکنشپذیری در دسترس وجود ندارد. همزمان برخی حالتهای گذرا نیز به منظور اثبات ایمنی ذاتی قلب در نظر گرفته شدند. تحلیل پایداری پویا بر مبنای تشکیل ماتریس گذر حالت برای معادلههای معرف سیستم و محاسبهی ویژه مقدارهای این ماتریس که همان قطبهای سیستماند، نیز انجام شد. مجموعهای از قطبها که همگی دارای بخش حقیقی منفیاند، خود معرف یک سیستم پایدار پویا بوده و معیار دیگری از ایمنی ذاتی است.
طراحی هدف و امکانسنجی تولید I123 از طریق واکنش I123 (Xe (p, x124
صفحه 89-95
محمد اسلامی؛ طیب کاکاوند؛ محمد میرزایی
چکیده ید I123 با نیم- عمر 2/13 ساعت در مطالعههای پزشکی هستهای تشخیصی با استفاده از روش مقطعنگاری کامپیوتری تک فوتونی از اهمیت فراوانی برخوردار است. در حال حاضر، I123 اغلب از بمباران پروتونی گاز Xe124 غنی شده و پس از طی زنجیرهی واپاشی I123Xe123Cs123 تولید میشود. دستیابی به I123 با خلوص و فعالیت بالا مستلزم مشخصهیابی و بهینهسازی شرایط تولید از جمله هندسهی محفظهی گازی هدف و بازهی مناسب انرژی ذرهی تابشی است. در این راستا، تابعهای تحریک واکنشهای Cs123 (n2 Xe(p, 124، Xe123Xe(p, pn)124 و I123(p2 Xe(p, 124 با استفاده از پنج مدل هستهای مختلف محاسبه و با نتایج تجربی دیگران مقایسه شد. از روی تابعهای تحریک به دست آمده، بازهی انرژی مناسب تولید انتخاب شد. از ترابرد پرتوهای فرودی در داخل هدف که با استفاده از روش مونتکارلو و دو کد محاسباتی SRIM و MCNPX انجام شد، توزیع این پروتونها در درون گاز هدف به دست آمده و هدف به شکل مخروط ناقص طراحی شد. در ادامه، با استفاده از کد MCNPX بهرهی تولید I123 تخمین زده شد. مقایسهی نتایج شبیهسازی شده با نتایج نظری و تجربی دیگران توافق خوبی را نشان داد.
بررسی اثرهای پرتو گاما بر ویژگیهای ریختشناسی و آنتاگونیستی قارچ تریکودرما هارزیانوم
صفحه 96-104
رضا مرادی؛ سمیرا شهبازی؛ حسین اهری مصطفوی؛ محمدعلی ابراهیمی؛ حامد عسکری
چکیده اثر بازدارندگی دزهای مختلف پرتو گاما بر جوانهزنی هاگ قارچ تریکودرما هارزیانوم و اثر آن بر ویژگیهای ریختشناسی و توانایی آنتاگونیستی جهش یافتههای حاصل در کنترل قارچ بیمارگر ریزوکتونیا سولانی بررسی شد. برای این منظور سوسپانسیون هاگ تریکودرما در پژوهشکدهی کشاورزی هستهای کرج در معرض دزهای ◦، 50، 150، 200، 250، 300، 350، 400، 450 گری پرتو گاما قرار گرفت. برای بررسی اثر پرتو گاما بر رشد ریسه، قارچ تریکودرما با دزهای ◦، 400، 800، 1200، 1600، 2000، 2500 گری پرتودهی شد. نتایج نشان داد که پرتودهی با دز 450 گری به طور کامل مانع جوانهزنی هاگ قارچ شد و دز 250 گری به عنوان دامنهی دز بهینه برای القای جهش در تریکودرما انتخاب شد. هم-چنین پرتو گاما باعث تنوع در ویژگیهای ریختشناسی قارچ تریکودرما از جمله شکل، رنگ، هاگدهی و سرعت رشد ریسه شد. نتایج آزمون آنتاگونیستی نشان داد که پتانسیل کنترلکنندگی جدایههای جهش یافته در مقایسه با جدایهی مادری (شاهد) در برابر قارچ پاتوژن ریزوکتونیا سولانی به طور معنیداری افزایش یافته بود. براساس نتایج این بررسی، با استفاده از روش القای موتاسیون با پرتودهی گاما توانایی کنترل زیست-شناسی در قارچ تریکودرما به صورت کاملاً معنیداری افزایش پیدا میکند.
بررسی اثر همافزایی تلفیق پرتو گاما با اسانس زنیان در کنترل خسارت لمبهی گندم
صفحه 105-112
ستاره محمدسلیم؛ مهرداد احمدی؛ سعید محرمی پور؛ سهراب ایمانی
چکیده امروزه به منظور کاهش مشکلات ناشی از مصرف حشرهکشهای شیمیایی، استفاده از روشهای مناسب و ایمن برای کنترل آفتهای انباری امری ضروری است. در این پژوهش اثر تلفیق پرتو گاما و اسانس گیاهی زنیان روی لاروهای لمبهی گندم، که یکی از آفتهای کلیدی در انبارهای مواد غذایی است، مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشها در شرایط دمایی 1±27 درجهی سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد و در تاریکی، و در 3 حالت- 1) پرتودهی و اسانسدهی همزمان نمونهها، 2) اسانسدهی حشرههای پیش از این پرتودهی شده، 3) پرتودهی حشرهها پیش از تیمار با اسانس- طراحی و اجرا شدند. در آزمایشهای تلفیق، میزان مرگ و میر حشرهها پس از اولین تیمار مورد ارزیابی قرار گرفت.
دزهای 700 تا 1000 گری پرتو گاما بر روی لاروهای لمبهی گندم به همراه غلظتهای زیرکشندهی اسانس زنیان (25/14، 88/20 و 97/35 میکرولیتر بر لیتر هوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که تلفیق پرتو گاما با اسانس زنیان باعث افزایش میزان مرگ و میر لاروها در مقایسه با شاهد شد. به طوری-که در تلفیق دزهای 900 و 1000 گری با غلظتهای زیرکشندهی اسانس زنیان (25/14، 88/20 و 97/35 میکرولیتر بر لیتر هوا) پس از گذشت 20 روز میزان مرگ و میر به 100 درصد رسید. در صورتی که این دزها به تنهایی 20 روز پس از پرتودهی توانستند تنها 20 درصد لاروها را کنترل کنند. نتایج نشان داد بهترین حالت تلفیق زمانی است که لاروهای لمبهی گندم پیش از این تیمار شده با اسانس، در معرض دزهای مختلف پرتو گاما قرار گیرد. آزمایشها حاکی از آن بود که پرتو گاما به همراه ترکیبهای گیاهی میتواند برای کنترل موفقیتآمیز آفات انباری به کار گرفته شد.
جداسازی ناهنجاریهای ژئوشیمیایی عناصر خاکی نادر با استفاده از مدل فرکتالی عیار- مساحت در آنومالی 5 ساغند (ایران مرکزی)
صفحه 113-126
معصومه خلج معصومی؛ محمد لطفی؛ ایوب معمار کوچه باغ؛ پیمان افضل؛ بهنام صادقی؛ احمد خاکزاد
چکیده محدودهی مورد مطالعه در آنومالی پنج ساغند، در منطقهی ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. کانیسازی اورانیم، توریم و عناصر خاکی نادر در منطقهی ساغند، به طور عمده از نوع گرمابی و متاسوماتیت وابسته به تودههای نفوذی منطقه و مرتبط با عناصر پرتوزا است. جداسازی ناهنجاری از زمینه یکی از مهمترین و کلیدیترین مرحلهها در اکتشافات ژئوشیمیایی است. روشهای مختلفی برای جداسازی و تشخیص منطقههای ناهنجار از زمینه وجود دارد که عبارتاند از روشهای آماری ساده تا روشهای پیچیدهی فرکتالی. روشهای فرکتالی به دلایلی چون استفاده از تمام دادهها، در نظر گرفتن پراکندگی فضایی آنها اخیراً کاربرد مؤثری در بررسیهای سطحی زمینشناسی و ژئوشیمیایی پیدا کردهاند. در منطقهی ساغند، عناصر خاکی نادر همبستگی مثبت زیادی با کانیسازی عناصر پرتوزا (اورانیم و توریم) نشان میدهند. جداسازی ناهنجاریهای ژئوشیمیایی عناصر خاکی نادر از زمینه (از 15 عنصر مورد تجزیهی عناصر خاکی نادر تنها عناصر Ce، Y، Dy، Gd، La در این مقاله مورد بررسی قرار گرفتهاند) با کمک روش فرکتالی عیار- مساحت، بر روی دادههای لیتوژئوشیمیایی (91 نمونه) در محدودهی ساغند انجام شده است. در این روش، نمودارهای Log-Log ترسیم، ناهنجاریها مشخص و جامعههای کانیسازی تفکیک و سپس نقشههای ناهنجاری عناصر تهیه و مناطق امیدبخش معرفی شدند. در نهایت، براساس نتایج به دست آمده، مشخص شد که ناهنجاریهای عناصر خاکی نادر، به ترتیب اولویت در سه بخش غربی و جنوب غربی، مرکزی و جنوبی هستند. بخش مرکزی در واحدهای متاسوماتیت واقع شده و با دگرسانیهای اپیدوتی و کلریتی مرتبط است و بخش جنوبی منطقه، در مرز بین واحدهای متاسوماتیت و دایکهای بازیک میکرودیوریت واقع شده که مرتبط با دگرسانی اپیدوتی هستند. ناهنجاریهای شدیدتر، در غرب منطقه در واحدهای متاسوماتیت، میکرودیوریتهای پورفیری و سنگهای آتشفشانی اسیدی متاسوماتیسم شده، با دگرسانی اپیدوتی مرتبط بودند. از بررسی نقشههای ژئوشیمیایی با زمینشناسی مشخص شد که کانیسازی عناصر پرتوزا در منطقه از نوع متاسوماتیت است، که سنگهای اولیهی منطقه، شامل واحدهای سنگی آذرآواری، دیابازها، داسیت پورفیری و گابرو را تحت تأثیر متاسوماتیسم قرار داده و انواع سنگهای اصلی منطقه، شامل آمفیبول متاسوماتیت، آمفیبول- آلبیت متاسوماتیت، آمفیبول- کوارتز- فلدسپات متاسوماتیت، آمفیبول- فلدسپار- اپیدوت متاسوماتیت و آمفیبول- بیوتیت- ارتوز- تالک- کلریت- اپیدوت متاسوماتیت را در منطقه به وجود آورده است؛ عناصر خاکی نادر به صورت کمپلکس با عناصر پرتوزا در کانیهای اورانیم و توریمدار (اورانینیت و دیویدیت) ظاهر میشود.
بررسی نظام حقوقی حاکم بر تجارت بینالمللی کالاهای هستهای
صفحه 127-136
صالح رضایی پیش رباط
چکیده با این که در سالهای میانی قرن بیستم، جامعه و حقوق بینالملل آزادی تجارت میان ملتها و دولتها را به عنوان یک اصل اساسی پذیرفته و مورد تأیید قرار داد و برای این منظور سازوکارهای اجرایی بینالمللی را به وجود آورد، و همینطور اگر چه در همین قرن حق تمامی دولتها بر کاربردهای صلحآمیز فنآوری هستهای و تعهد بینالمللی به توسعهی جهانی کالاهای مرتبط با این فنآوری در اسناد بینالمللی متعددی مورد تأیید و تأکید قرار گرفت، با این وجود قید برخی استثناها و شرایط در ارتباط با صادرات و واردات کالاهای هستهای در اسناد بینالمللی ذیربط و برداشتهای غیرحقوقی و موسع دولتهای عمدتاً پیشرفتهی هستهای از این شرایط و استثناها، موجب شد در عمل تجارت بینالمللی آزاد این کالاها با محدودیتهای تبعیضآمیزی مواجه شده و قابلیت اعمال اصل تجارت بینالمللی آزاد در زمینهی کالاهای هستهای دچار تردید و تزلزل شود. نوشتهی حاضر نظام حقوقی تجارت بینالمللی کالاهای هستهای و محدودیتهای آن را در چارچوب قواعد و مقررات سازمان تجارت جهانی و همین طور نظام منع گسترش تسلیحات هستهای مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است.
بررسی چگالی نوترون در حالت زیربحرانی با چشمهی تپی نوترون
صفحه 137-147
رسول خدابخش؛ سهراب بهینا؛ مسعود صیدی
چکیده در طول راهاندازی خنک، رآکتور در حالت زیربحرانی است، لذا نمیتوان از چشمهی نوترون خارجی صرفنظر کرد. در این مقاله یک حل تحلیلی در حضور چشمهی نوترون تپی با یک گروه نوترون تأخیری در طول راهاندازی یک رآکتور آب تحت فشار با سوخت U235 ارایه شده است. حل تحلیلی براساس بسط چگالی نوترون در توانهایی از زمان تولید نوترونهای آنی است. معادلههای سینتیک نقطهای با این روش برای واکنشپذیریهای ثابت و خطی قابل حل است و به نتایج بهتری در مقایسه با کارهای تحلیلی دیگران میانجامند، ولی برای واکنشپذیری سینوسی، کارآمد نیست. بنابراین پاسخ چگالی نوترون به واکنشپذیری سینوسی به کمک بررسی نقاط ثابت و روش نمای لیاپانوف تحلیل شده است.