دوره و شماره: دوره 40، شماره 4 - شماره پیاپی 90، اسفند 1398، صفحه 1-127 

ارزیابی غیرمخرب میله‌های سوخت هسته‌ای با استفاده از روش پرتونگاری نوترونی در رآکتور تحقیقاتی تهران

صفحه 1-10

https://doi.org/10.24200/nst.2020.1079

محمدحسین چوپان دستجردی؛ حسین خلفی؛ یاسر کاسه ساز؛ امیر موافقی؛ سید ابوطالب کرمانی

چکیده سه میله­ی سوخت هسته­ای تازه که حاوی قرص­هایی با غنای مختلف و ابعاد متفاوت در درون لوله­های زیرکنیمی بودند، در رآکتور تحقیقاتی تهران مورد آزمون پرتونگاری نوترونی قرار گرفتند. برای کسب اطلاعات ساختار داخلی میله­های سوخت از دو روش متفاوت ثبت تصویر مبتنی بر استفاده از فیلم تک لایه­ی پرتونگاری و صفحه­ی تصویر فسفرسان استفاده شد. با استفاده از تصویرهای نوترونی حاصل از این آزمون، ارزیابی­های کمّی و کیفی میله­های سوخت انجام شد. در ارزیابی کیفی تصویرها، اجزای داخلی میله­های سوخت نظیر قرص­ها، فنرها و درپوش­های انتهایی به­خوبی قابل مشاهده بودند. فیلم تک لایه­ی پرتونگاری قدرت تفکیک مکانی بیش­تری نسبت به صفحه­ی تصویر داشت
به­گونه­ای که جزییات داخلی میله­ها و فاصله­های بین قرص­ها با وضوح بیش­تری قابل تشخیص بود. در ارزیابی کمّی، ابعاد قرص­ها و فاصله­ی بین آن­ها، و وابستگی سطح مقطع جذب به غنای قرص­ها اندازه­گیری و با اطلاعات ارایه شده توسط سازنده­ی سوخت مقایسه شدند. این اطلاعات در توافق خوبی با یک­دیگر بودند.

بازیابی و خالص‌سازی اورانیم از سرباره‌های تولید‌شده در رآکتور تولید 6UF

صفحه 11-20

https://doi.org/10.24200/nst.2020.1065

کاظم فاطمی؛ محمدتقی نژاد کرد؛ مسعود حبیبی زارع

چکیده این مقاله برای بازیابی و خالص‌­سازی اورانیم از سرباره، سه عملیات ساده شامل عملیات گرمایی در دمای پایین، عملیات فروشویی در دمای محیط و سپس رسوب‌­گیری اورانیم به روش‌­های متعارف و هم­‌چنین به روش تلفیقی در دمای محیط را پیشنهاد و نقش کلی هر یک از این عملیات­،­ بر خلوص محصول‌­های تولید‌شده را مورد بحث و بررسی قرار می‌­دهد. در عملیات گرمایی، ترکیب اورانیم‌­های چهار ظرفیتی نامحلول در ساختار سرباره، به ترکیب‌­های اورانیمی انحلال‌­پذیر، اکسید شد. سپس با عملیات فروشویی و با استفاده از محلول نیتریک اسید رقیق، محلول آمونیم بی‌­کربنات و متانول، جداسازی اورانیم از فاز جامد اشباع انجام شد. اورانیم­ فروشسته شده در حضور یون‌­های فلور به شکل ترکیب‌­های ADU و AUC با خلوص و بازده بالا رسوب داده شد و U3O8 خالص با مقدار فلور در حد مجاز در قرص سوخت هسته‌­ای مورد استفاده قرار گرفت. نتیجه‌­های تجزیه‌­ی U3O8 نشان داد عنصرهایی که فرایند غنی‌­سازی اورانیم و عملکرد سوخت را تحت تأثیر قرار می‌­دهند، به زیر حد مجاز کاهش می‌­یابند.

ساخت نانوساختارهای سکه مانند اورانیا در محیط آبی با روش الکتروشیمیایی

صفحه 21-27

https://doi.org/10.24200/nst.2020.1066

طاهر یوسفی؛ رامین یاوری؛ محمد قنادی مراغه؛ سیدجواد احمدی؛ هادی ملک محمد؛ احمد قریب گرکانی؛ حسین قاسمی مبتکر

چکیده نانوساختارهای اورانیا با استفاده از یک روش نهشت ساده، تمیز و قابل اجرا در دو زمان نهشت متفاوت تهیه شد. ساختارها و ریخت‌­شناسی محصول­‌ها با استفاده از تکنیک پراش پرتو ایکس (XRD) و میکروسکوپی الکترون پویشی (SEM) مشخصه‌­یابی شدند. ریزنگارهای میکروسکوپی الکترون پویشی نشان دادند که ریخت‌­شناسی نمونه‌­ی تهیه شده در مدت زمان نهشت 10 دقیقه دارای ساختار یکنواخت سکه مانند با ابعاد نانومتر (قطر صفحه‌­ها حدود 400- 600nm، متوسط ضخامت صفحه‌­ها حدود 80nm) است. هم­‌چنین نتیجه‌­ها نشان دادند که زمان نهشت بر ریخت‌­شناسی محصول‌­ها تأثیرگذار و بر ساختار بلوری آن‌­ها بی‌­تأثیر است. الگوی پراش پرتو ایکس، ساختار نمونه‌­ها را به صورت بلور UO2 تعیین کرد. ترکیب شیمیایی نقاط مختلف سطح نمونه با تکنیک طیف­‌سنجی پراش انرژی پرتو ایکس (EDS) تعیین شد و یافته‌­ها وجود ترکیب اورانیم اکسید را تأیید نمود. خاصیت­‌های هم­‌افزایی سطح الکترود و یون­‌های اورانیم مسوول شکل‌­گیری ساختار منحصربه‌­فرد و جدید نمونه هستند.

ساخت و مشخصه‌یابی نانوذره‌های هولمیم استیل استونات برای کاربردهای پزشکی هسته‌ای

صفحه 28-36

https://doi.org/10.24200/nst.2020.1067

کمال یاوری؛ سمانه حسین پور

چکیده نانوذره­‌های استیل استونات حاوی هولمیم-166 به دلیل چگالی کم، زیست‌­تخریب­‌پذیری و ویژگی‌­های مطلوب تابشی عامل‌­های با قابلیت استفاده در پرتودرمانی درونی هستند. در این پژوهش، ساخت، کنترل کیفی و مطالعات توزیع زیستی نانوذره­‌های 166Ho-AcAc توصیف شده است. ابتدا اسفرهای کمپلکس پایدار 165Ho با استیل استون به وسیله‌­ی روش تبخیر حلال تشکیل گردید. نانوذرات 165Ho-AcAc حاصل در رآکتور تحقیقاتی تهران تحت پرتودهی به 166Ho-AcAc تبدیل شد. ریخت‌­شناسی نانوذره‌­ها، پایداری کمپلکس و پارامترهای ساختمانی به ترتیب با استفاده از میکروسکوپی الکترون روبشی (SEM)، کروماتوگرافی لایه‌­ی نازک آنی (ITLC)، طیف‌­سنجی زیرقرمز (IR) و پراش پرتو ایکس (XRD) مورد بررسی قرار گرفت. محلول‌­های کمپلکس حاصل (100µCi/100µl) به داخل دُم موش‌­ها تزریق و توزیع زیست‌­شناختی آن‌­ها ازریابی شد. نتیجه‌­ها نشان داد که 166Ho-AcAc با موفقیت با اندازه‌­ی بهینه‌­ی ۷۰ تا 100nm تهیه شده است و سطحی صاف با خلوص رادیوشیمیایی بالای %97 را نشان دادند. کمپلکس تا ۳ روز در دمای 4 درجه، دمای اتاق، سرم انسانی و در بافر PBS  پایدار بود. بالاترین مقدار دز تزریق شده به ازای هر گرم بافت در کبد مشاهده شد. یافته‌­ها نشان داد که نانوذره­‌های استواستیل می‌­توانند در اندازه­‌ی بهینه برای پرتودهی نوترونی بعدی ساخته شده و توانایی آن‌­ها در نگه‌­داری 166Ho، این ترکیب­‌ها را به عامل­‌های جذابی برای پرتودرمانی درونی بدل کرده است.

ارزیابی عدم قطعیت در اندازه‌گیری سزیم-137 موجود در آب با طیف‌سنجی گاما

صفحه 37-42

https://doi.org/10.24200/nst.2020.1068

حسن رنجبر؛ علی یوسفی

چکیده یک معیار مفید در زمینه‌­ی مقدار اطمینان‌­پذیری نتیجه‌­های طیف‌­سنجی گاما، ارایه‌­ی عدم قطعیت اندازه‌­گیری است. به دلیل اهمیت و لزوم پایش پرتوزایی در منبع‌­های آب، هدف از این مطالعه اندازه‌­گیری رادیونوکلیدهای گاماگسیل به همراه بیان مقدار عدم قطعیت اندازه‌­گیری است. برای محاسبه‌­ی عدم قطعیت اندازه‌­گیری اکتیویته در آب از نمونه‌­ای که عنصرهای پرتوزای آن از شرکت پل- اتم تهیه‌­شده بود، استفاده شد. برای انجام محاسبه‌­ها از قله­‌ی واقع در انرژی 661keV در طیف انرژی رادیونوکلید سزیم-137 در یک آشکارساز ژرمانیم با خلوص بالا (HPGe) استفاده شد. بررسی‌­ها نشان داد عامل‌­های تأثیرگذار بر عدم قطعیت اندازه‌­گیری به دو بخش شمارش با دستگاه طیف‌­سنج گاما و آماده‌­سازی نمونه تقسیم می‌­شود که هر یک از این دو بخش از چندین منبع عدم قطعیت مانند عدم قطعیت مربوط به شمارش، کالیبراسیون بازده، احتمال گسیل، ضریب­‌های تصحیح شمارش و اندازه‌­گیری جرم ناشی می‌­شود. نتیجه‌­های اندازه‌­گیری نشان داد عدم قطعیت نسبی برای نمونه‌­ی آب با اکتیویته 425Bq  از سزیم-137 حدود %7/3 (ضریب اطمینان = 1) است.

بررسی پارامترهای جذب دینامیکی گاز زنون بر روی جاذب‌های کربن فعال و غربال مولکولی 5Å

صفحه 43-50

https://doi.org/10.24200/nst.2020.1069

مجید حاجی حسینی؛ محمد سبزیان؛ مهدی نصری نصرآبادی

چکیده رفتار جذبی دینامیکی کربن فعال دانه­ ای و غربال مولکولی 5Å در فرایند جذب گاز زنون مقایسه شده است. این امر به منظور طراحی و ساخت محفظه­ی حاوی بستر جاذب گاز زنون با مشخصه­ های بهینه انجام شده است. برای اندازه­ گیری زنون در خروجی ستون حاوی جاذب از دستگاه کروماتوگرافی مجهز به آشکارساز رسانندگی گرمایی استفاده شده است. تأثیر نرخ جریان گاز در دمای ثابت بر جذب دینامیکی و هم­چنین تغییرات دما در نرخ جریان ثابت مورد مطالعه قرار گرفته است. با استفاده از منحنی­ های شکست، متغیرهایی چون طول ناحیه­ ی انتقال جرم و طول بستر استفاده نشده محاسبه شده است. به منظور تخمین مقدار مورد نیاز جاذب و شرایط بهینه ­ی جذب از مدل لانگمویر برای محاسبه ­ی ظرفیت جذب جاذب بهره گرفته شده است. نتیجه ­های آزمایش ­های تجربی و خروجی مدل­ های به کار گرفته شده انطباق مناسبی داشته و جذب بهتر به وسیله­ ی کربن فعال را تأیید نموده‌اند.

محاسبه‌ی تعادل فازی توریم با استفاده از مدل واندروالس

صفحه 51-56

https://doi.org/10.24200/nst.2020.1070

محسن نجفی؛ مسعود خواجه وند

چکیده توریم یک آکتینید با عدد اتمی 90 است. توریم طبیعی پرتوزا بوده و اگرچه شکافت ­پذیر نیست اما تحت واکنش هسته ­ای (n, γ) و پرتوزایی به عنصر شکافت ­پذیر اورانیم تبدیل می ­شود. در این مقاله، برخی خواص ترمودینامیکی توریم بررسی شده است. از طرف دیگر، معادله ­ی حالت، ابزار مهم و مناسبی برای بررسی رفتار گرمافیزیکی مواد و پیش ­بینی آن­ ها در شرایط مختلف به لحاظ فشار، دما و مقدار است. در حال حاضر معادله­ های حالت مختلفی وجود دارند که می ­توان آن­ها را به­ طور کلی به صورت نظری، تجربی و نیمه­تجربی دسته ­بندی کرد. هدف این مقاله مطالعه­ ی برخی تابع ­های ترمودینامیکی توریم در تعادل فاز مایع- بخار نظیر فشار بخار، چگالی­ های مایع و بخار اشباع و آنتالپی تبخیر و انرژی داخلی تبخیر با استفاده از معادله­های حالت در مدل واندروالس است. در این مدل رفتار ترمودینامیکی مواد حاصل نیروهای جاذبه و دافعه است که خود را به صورت جمع جمله­ های یادشده در ضریب تراکم ­پذیری نشان می ­دهد. در این کار پژوهشی از
معادله­ ی حالت واندروالس، معادله حالت برتوله و معادله­ ی حالت ردلیچ- وانگ استفاده شده­ است. مطالعه­ های ما نشان داد که، داده ­های به دست آمده از معادله ­ی حالت برتوله برای کلیه­ ی تابع­ های مطالعه­ شده به لحاظ کیفی و کمّی تطابق بهتری با داده ­های تجربی دارند.

بررسی اثر تهی‌جا در ساختار الکترونی بلور 3O2α-Al

صفحه 57-61

https://doi.org/10.24200/nst.2020.1071

آنیتا عالیپور؛ امیرعباس صبوری دودران؛ ارژنگ شاهور

چکیده در این مطالعه ساختار الکترونی لوزوجهی (رمبوهدرال) 3O2α-Al مورد بررسی قرار گرفت. ساختار α- آلومینا متعلق به گروه فضایی  و لوزوجهی با دو واحد فرمولی (10 اتمی) در سلول واحد اولیه است. هرچند ساختاری که بیش­تر مورد استفاده قرار می‌گیرد، شش ­گوش ه­ای (هگزاگونال) شامل 12 اتم آلومینیم و 18 اتم اکسیژن، 6 واحد فرمولی است. نقش نقص ­ها در شبکه­ ی بلوری
به­ خصوص نقص تهی­ جا در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. تغییرات ساختار نواری در نبود یکی از اتم ­های O یا Al ارزیابی ­شده است. محاسبه­ های انجام ­شده (با استفاده از کد شبیه ­سازی کوانتوم اسپرسو) نشان داد که 3O2α-Al یک گذار مستقیم در نقطه­ی Γ دارد و گاف انرژی به ­دست آمده از نظریه ­ی تابع چگالی (DFT)،eV  3/6 است. هم­چنین تهی­ جای O بیش­تر از تهی­ جای Al بر روی ساختار الکترونی بلور C:3O2α-Al تأثیرگذار بوده و در افزایش پاسخ این بلور به عنوان آشکارساز مؤثر است.

پیش‌یابی و بررسی خواص الکتریکی نانو‌ساختار دوبعدی سیلیسیم ژرمانیم فسفید (4SiGeP) با استفاده از روش ابتدا به ساکن

صفحه 62-69

https://doi.org/10.24200/nst.2020.1072

مصیب ناصری؛ جعفر جلیلیان؛ خالد صالحی

چکیده این مقاله نانوساختار دوبعدی سیلیسیم ژرمانیم فسفید (4SiGeP) را در فاز پنج­ گوشی با استفاده از محاسبه ­های ابتدا به ساکن مبتنی بر نظریه­ ی تابعی چگالی و با بهره­ گیری از نرم ­افزارهای وین و کوانتوم اسپرسو و متریالز استودیو پیش­ یابی نموده و خواص الکتریکی آن را مورد بررسی قرار می ­دهد. پایداری ترمودینامیکی، دینامیکی و گرمایی این نانو­ساختار به ترتیب با محاسبه­ ی انرژی همبستگی ساختار، نمودار پاشندگی فونونی و شبیه ­سازی دینامیک مولکولی ارزیابی و تأیید شده است. نتیجه­ های محاسبه­ ها نشان می­دهد که تک لایه ­ی سیلیسیم ژرمانیم فسفید یک نیم ­رسانای غیر­مستقیم با گاف انرژی حدود eV 95/1 است که با اعمال کشش و کرنش دوبعدی قابل تنظیم است. ویژگی­ های منحصربه ­فرد این نانو­ساختار امکان استفاده از آن را در ابزارهای الکترونیکی در مقیاس نانو و به طور خاص در حسگرهای الکترو­مکانیکی فراهم می­ کند.

افزایش عمق رنگی الیاف پلی‌استر عمل‌آوری شده با باریکه‌ی لیزر

صفحه 70-78

https://doi.org/10.24200/nst.2020.1073

سعید بهروزی نیا؛ کامران خراسانی؛ کاوه سیلاخوری؛ مجید فرهمندجو

چکیده الیاف پلی­ استر به خاطر دارا بودن ضریب شکست بالا و سطح صاف­، مقدار زیادی از نور را از سطح خود منعکس می­ کند و از این ­رو فرایند رنگرزی این الیاف با رنگ­ های تیره به ویژه مشکی به آسانی صورت نمی­ گیرد. میزان بازتاب سطحی نسبتاً بالای ریز­الیاف پلی­ استر سبب می­شود که نسبت به الیاف پلی­ استر متعارف کم­رنگ ­تر دیده شود، بنابراین برای رسیدن به عمق ­رنگی مشابه، به مقدار رنگ بیش­تری نیاز است. در این پژوهش ایجاد زبری سطحی با استفاده از عمل­ آوری با باریکه­ های لیزر به عنوان روشی نوین و دوست­دار محیط زیست در افزایش عمق رنگی و حصول افزایش رنگ در فام مشکی در رنگ رزی پارچه ­های پلی ­استر مورد بررسی قرار گرفته است. برای پرتودهی نمونه ­ها از پرتوهای لیزر آرگون فلورید استفاده شد و نمونه ­هایی به منظور ارزیابی تأثیر تعداد تپ­ های پرتودهی، انجام پرتودهی قبل یا بعد از رنگرزی تهیه شد. تغییرهای ایجاد­شده در عمق رنگی نمونه­ ها با بررسی ریخت­ شناسی سطح به­ وسیله ­ی ریزنگاره­ های میکروسکپی الکترون روبشی و شاخص بلورینگی و اندازه­ ی بلورینه ­ی الیاف از طریق پراش پرتو ایکس تحلیل شد. داده­ های طیفی نشان داد که در اثر افزایش تعداد تپ­ های پرتودهی، بازتاب در ناحیه­ های مختلف طیف انعکاسی کاهش می­ یابد. بالاترین عمق رنگی در فام مشکی الیاف در تعداد بهینه ­ی تپ 15 حاصل شد.

نگرشی بر شکل‌گیری، تکامل و کانه‌زایی لیستونیت‌ها و ارتباط آن با کانه‌زایی اورانیم و چند‌فلزی در منطقه‌ی چاه شوره، انارک، منطقه‌ی ایران مرکزی

صفحه 79-89

https://doi.org/10.24200/nst.2020.1074

پژمان وقاری؛ مجید خسروی؛ سلمان فتحی؛ محمدرضا رضوانیان زاده؛ محمدرضا قادری

چکیده محدوده ­ی مورد مطالعه بخشی از نقشه 1:100000 انارک است که در قسمت خاوری استان اصفهان و 10 کیلومتری شمال انارک قرار گرفته است. محدوده­ ی چاه­ شوره در درون منطقه ­ی انارک- خور که تحت تأثیر حرکت به سمت شمال صفحه ­ی عربی و فعال­ شدن دو گسل امتداد­لغز این منطقه، یعنی گسل درونه و گسل بیابانک شکل گرفته است، از نظر ساختاری یک گسل تراست با امتداد شرقیغربی علاوه بر حرکت تراست از خود مؤلفه‌ی راست­بر و سپس حرکت چپ­بر در منطقه فعال بوده است. این گسل سنگ‌های اولترامافیک قدیمی را در کنار سازند سهلب قرار داده است. کانی ­سازی پلی­متال بر روی بلوک فرادیواره­ ی تراست، محدود به رگه‌ و رگچه­ های سیلیسی کربناته لیستونیت­ ها است. لیستونیت­ ها سنگ­ های غیرمعمول کربناته هستند که از دگرسانی واحدهای اولترامافیک حاصل می­ شوند و غنی از رگه­ های سیلیسی- کربناته­ اند. افیولیت ­های این منطقه جز افیولیت­ های ایران ­مرکزی محسوب می ­شوند. در این بررسی با برداشت اطلاعات از
خش­لغز­های گسلی، بازسازی جهت­ گیری دیرینه­ ی تنش مؤثر با روش وارونگی صورت گرفته است. در این مطالعه روند و موقعیّت‌ محورهای تنش­ دیرین اصلی براساس نتیجه­ های تحلیل داده­ های خش­لغز گسلی از نرم ­افزار تی- تکتو3 به دست آمده است که بعد از تفسیر و تحلیل داده ­های این نتیجه­ ها مشخص شد که لیستونیت ­ها در یک گسل پارگی شکل‌گرفته‌اند. با توجه به این‌که طریقه­ ی زمین ­ساختی این محدوده الگو­­های تکراری از خود نشان می­دهد می­ توان لیستونیت­ های مشابه دیگری را یافت که همانند آن‌ها شکل‌گرفته‌ و کانی­ سازی محدود به رگه ­ها و رگچه­­ ها باشد و با درنظر گرفتن این تشابه ساختاری و محدودبودن کانی­ سازی اورانیم به رگه و رگچه‌ها می ­توان نتیجه گرفت که
لیستونیت­ های غربی این محدوده دارای کانه­ زایی اورانیم و چند­فلزی هستند.

مدل‌سازی ناهنجاری پرتوزا با استفاده از داده‌های ماهواره‌ای و پرتوسنجی در سامانه‌ی اطلاعات جغرافیایی (GIS): مطالعه موردی در غرب استان کرمان

صفحه 90-98

https://doi.org/10.24200/nst.2020.1075

منوچهر معصومی؛ محمد فلاح ززولی؛ سعید خجسته فر؛ ابوالفضل شامی قورچلو؛ اکرم افتخاری

چکیده امروزه یکی از نیازهای ضروری جامعه­ های بشری نیاز به انرژی است. کشور ما نیز در راستای صنعتی ­شدن و تأمین انرژی، به
منبع­ های نوین تأمین انرژی یعنی نیروگاه­ های هسته ­ای روی آورده است. به این ترتیب اکتشاف، حفظ و حراست از منبع­ های اورانیم به عنوان خوراک چنین نیروگاه­ هایی از اهمیت به ­سزایی برخوردار است؛ ولی متأسفانه به دلیل تحریم ­های علمی و فنی کشورهای توسعه­ یافته از جمله امریکا اکتشاف منابع راهبردی اورانیم در کشور ما به کندی پیش می ­رود. از این­رو لزوم خودباوری در عرصه­ ی اکتشاف و حفظ و حراست از این ذخایر راهبردی بیش از پیش احساس می­ شود. در این پژوهش به اکتشاف عنصرهای پرتوزا در غرب استان کرمان پرداخته شده­ است. ناحیه­ ی مورد مطالعه در160 کیلومتری جنوب غربی شهر کرمان و 40 کیلومتری شمال سیرجان واقع است. این محدوده بین طول­ های جغرافیایی ''00 '30 °55 تا ''00 '00 °56 شرقی و عرض ­های جغرافیایی ''00 '30  °29 تا ''00 '00 °30 شمالی و در  برگه­ ی زمین ­شناسی 1:100.000 پاریز قرار دارد. در این پژوهش از روش­ هایی نظیر فیلتر سازگار یافته تنظیم اختلاط و تصویر (افکنش) زیرفضای متعامد به منظور پردازش داده ­های سنجش از دور، و روش‌های تک متغیره به منظور پردازش داده­ های پرتوسنجی استفاده شد. نتیجه ­ها بیان­گر قدرت بالای ماهواره­ ی سنتینل2 در بارزسازی دگرسانی­ های مرتبط با ذخیره­ های اورانیم است. هم­چنین با توجه به زمین­ شناسی منطقه و هاله­ های دگرسانی و بررسی سطح مقطع­ ها، روش فیلتر سازگار یافته تنظیم اختلاط به خوبی توانسته است در تصویرهای سنتینل2 دگرسانی آرژیلی را بارز نماید. این تصویرها با توجه به زمین ­شناسی ناحیه از قدرت مناسبی برای تفکیک ماسه سنگ­ ها و سنگ ­های سیلیسی از واحدهای دیگر برخوردار هستند. در پایان ناحیه­ های امیدبخش برای پی­جویی عنصرهای پرتوزا و حفظ و حراست از آن معرفی شد. هم­چنین به جهت صحت ­سنجی، بررسی­ های صحرایی پیشین صورت گرفته از ناحیه، مورد بررسی قرار گرفت که نتیجه ­ها تأییدکننده­ ی وجود مقادیر بالای عنصرهای پرتوزا در ناحیه است.

محاسبه‌ی دما و چگالی پلاسمای تخلیه‌ی سد دی‌الکتریک با استفاده از کامسول

صفحه 99-108

https://doi.org/10.24200/nst.2020.1076

ابوالفضل مازندرانی؛ شروین گودرزی؛ حسن غفوری فرد؛ علی اسکندری؛ شیوا شه شناس

چکیده شبیه ­سازی یک بعدی پلاسمای تخلیه ­ی سد دی­ الکتریک صفحه ­ای با استفاده از نرم­ افزار کامسول انجام شد. تأثیر ضخامت و ضریب دی ­الکتریک، ولتاژ و بسامد اعمال­ شده به الکترودها بر تغییرات دما و چگالی الکترون مورد مطالعه قرار گرفت. نتیجه­ های به دست آمده نشان داد که افزایش ولتاژ، بسامد، ضریب گسیل الکترون ثانویه ­ی الکترود و ضریب دی­ الکتریک باعث افزایش چگالی الکترون می­ شود درحالی که افزایش ضخامت دی­ الکتریک، چگالی الکترون را کاهش می­ دهد. افزایش ولتاژ از 5 تا kV 50، سبب افزایش چگالی الکترون از 1017×4 به
3-m 1018×2/3 شد، با افزایش بسامد از 20 تا kHz 50، چگالی الکترون از حدود 1017×96/1 تا حدود 3-m 1017×5/3 افزایش یافت. در این شبیه ­سازی ­ها مشاهده­ شد که افزایش ولتاژ، بسامد و ضخامت دی ­الکتریک باعث افزایش دمای الکترون می­ شود درحالی که افزایش ضریب
دی­ الکتریک و ضریب گسیل الکترون ثانویه ­ی الکترود، اثرهای متفاوتی دارند. از نتیجه­ های به دست آمده مشخص شد که بدون نیاز به اعمال ولتاژ و بسامد بالا؛ با تغییر جنس و ابعاد دی ­الکتریک و جنس الکترودها می­ توان چگالی الکترون را تا مرتبه ­ی 3-m 1018 افزایش داد.

کاهش فعالیت در پسماند یک رآکتور تحقیقاتی با استفاده از طراحی نوترونیک

صفحه 109-118

https://doi.org/10.24200/nst.2020.1077

فاطمه منصورزاده؛ فرخ خوش احوال؛ جابر صفدری

چکیده مدیریت پسماندهای تولید­شده در رآکتور، یک جنبه ­ی مهم از چرخه­ ی سوخت هسته­ ای است. در این پژوهش سعی شده است بدون ایجاد تغییر چشمگیری در ساختار اصلی قلب یک رآکتور تحقیقاتی­، مقدار پسماند تولیدشده در انتهای چرخه­ ی کاری به حداقل ممکن برسد، به گونه­ ای که گرمای حاصل از واپاشی عنصرهای پرتوزا در پسماند به کم­ترین مقدار ممکن کاهش یابد. برای محاسبه­ های میزان مصرف سوخت و پارامترهای نوترونیکی قلب رآکتور از کد ام سی ان پی ایکس استفاده شده است. نتیجه ­ها نشان می ­دهد که بدون هیچ­گونه تغییر اساسی در ساختار اصلی قلب رآکتور مرجع و تنها با افزایش غنای سوخت و کاهش توان رآکتور، مقدار پسماند تولیدشده به میزان قابل­ توجهی کاهش می­ یابد. پس از بررسی­ های انجام ­شده دو چیدمان برای قلب رآکتور نمونه پیشنهاد شد طوری که فعالیت پسماند تولید­شده در انتهای چرخه­ ی کاری آن به %15تا %19 مقدار اولیه­ ی خود در قلب مرجع می­ رسد. در این راستا میزان مصرف سوخت نیز به %32 تا %40 سوخت رآکتور نمونه افزایش یافته است.

ارزیابی تأثیر پرتو گاما بر خصوصیت‌های نانوایی گندم رقم‌های امید، روشن و طبسی با استفاده از شبکه‌ی عصبی مصنوعی

صفحه 119-127

https://doi.org/10.24200/nst.2020.1078

محمدرضا راحمی؛ احد یامچی؛ سعید نواب پور؛ حسن سلطان لو؛ پیتر روپستورف

چکیده مهم­ترین عامل کنترل­ کننده­ ی صفت کیفیت نانوایی گندم، ژنوم گیاه است که با ایجاد تنوع ژنتیکی از طریق جهش ­زاها در گیاه این صفت قابل ­بهبود و ارتقا است. در این پژوهش آزمایش ­های شیمیایی و فارینوگراف در ژن­مانه­ های جهش ­یافته­ ی 60-58-66-T، 10-1-64-O، 1RO-، 3RO- و 5RO- به ­ترتیب حاصل از پرتودهی رقم­ های گندم طبسی، امید و روشن مورد بررسی قرار گرفت. هم­چنین تابع انتقال اِس شکل برای برآورد ضریب­ ها از طریق مدل شبکه­ ی عصبی پیش­خور با روش آموزش الگوریتم لونبرگ- مارکوارت مورد استفاده قرار گرفت. در ژن­مانه­ ی 3RO- خصوصیت شیمیایی عدد زلنی، مقدار سختی دانه، گلوتن مرطوب و درصد پروتئین نسبت به شاهد افزایش معنی­دار داشت.
هم­چنین در ژن­مانه­­ ی 10-1-64-O، صفت­ های درصد جذب آب و عدد والوریمتری افزایش معنی ­دار و صفت درجه­ی سست ­شدن خمیر بعد از 10 و 20 دقیقه کاهش معنی­ داری نسبت به شاهد داشت. خصوصیت ­های مقدار درصد پروتئین، حجم نان، عدد کیفی فارینوگراف و درجه­ی
سست­ شدن خمیر بیش­ترین تأثیر را در مدل شبکه ­ی عصبی داشتند. نتیجه­ ها نشان­دهنده­ ی تأثیر مثبت پرتودهی بر بهبود خواص کیفی خمیر نان هستند.